یکی از مهارتهای ذهنی و اساسی اعتماد به نفس است . اعتماد به نفس نیرویی است که انسان برای انجام کلیه فعالیت های خود از آن سود می گیرد . درجاتی از اعتماد به نفس در همه ما وجود دارد، اما گاهی اوقات درجه اعتماد به نفس بالا و گاهی پایین است .
تصور اکثر ما از اعتماد به نفس ، اعتماد داشتن به خود در انجام کارهای خاص است . این موضوع تا جایی که موجب شود ، کاری را خوب انجام دهیم یا به توانایی و قابلیتهای خود در آن کار اطمینان داشته باشیم ، اشکالی ندارد . مشکل زمانی است که فرد اعتماد به نفس خود را بر پایه ان کار بنیان می گذارد و فکر می کند برای کسب اعتماد به خود ، باید بعضی کارها و مهارتها را خوب انجام دهد .
اگر اعتماد به نفس ما بر پایه کارهایی باشد که به خوبی انجام می دهیم ، فقط بعضی وقتها احساس اعتماد به نفس می کنیم وآن موقعی است که آن کار بخصوص را انجام می دهیم . یعنی اگر خوب می نویسیم تنها زمانی که در حال نوشتن مطلبی هستیم ، احساس اعتماد به نفس داریم ولی در بقیه اوقات احساسمان چنین نخواهد بود .
به این ترتیب احساس اعتماد به نفس کاملا” محدود خواهد بود . محدود به زمانی که مهارت اصلی خود را انجام میدهیم ، آنهم به نحو احسن …..
اگر مشغول کار دیگری شویم ، یا مهارت اصلی خود را خوب انجام ندهیم ، چنین احساسی نخواهیم داشت .
ما انسانها در زمان تولد ، معمولا” فقط از یک چیز ترس داریم ، بقیه ترسها را خودمان با کوشش و تلاش! برای خودمان ایجاد می کنیم .
انواع و اقسامی از ترسها در انسان وجود دارند ، که بعضی از آنها در دسته بیماری های روانی قرار می گیرند .
اما یکی از بدترین ترسها که ممکن است در انسانی به وجود آید ترس از شکست و ناکامی است . ترس احساس تخریب کننده ای است که به کوشش ما برای دستیابی به اعتماد به نفس ،ضربه مهلکی وارد می کند.
اگر ما ترس داشته باشیم امکان ندارد واکنشی ذهنی مناسبی که لازمه داشتن یک زندگی پربار و موفق است برخوردار شویم .
نگرانی حالتی از ذهن است که پایه آن ترس است ، حرکتی آرام اما ادامه دار دارد و اعتماد به نفس و ابتکار را از بین می برد .
نگرانی و ترس بی مورد مانع عملکرد صحیح عقل و فکر می شود و انرژی را هدر می دهد .
البته ترس در حد معقول چندان هم بد نیست و موجب احتیاط و رفتار آینده نگرانه می شود و اصلا” مقداری نگرانی از آنچه انجام میدهیم و احتیاط برای پیشرفت و رسیدن به هدف لازم است ، اما این با اضطراب ، ترس و نگرانی بیهوده تفاوتهایی دارد .
ترس و نگرانی بی مورد را باید از خود دور کرد . یکی از معمول ترین نقطه ضعف های همه انسانها ، افکار منفی و نا امید کننده ای هستند که موجب ترس و نگرانی نیز می شوند . بعضی از افراد آنقدر در سرکوب این دشمن ، تعلل می کنند که دیگر کنترل آن غیر ممکن می شود و بخشی از عادت روزانه انها می شود .
این هراس اغلب ناشی از شکستهای قبلی است ، ناشی از فقدان اعتماد به نفس است که گاهی آن را مدیون اطرافیانی هستیم که ناخواسته آن را به ما داده اند .
مخرب ترین ترسها
۱. ترس از فقر
۲. ترس از انتقاد
۳. ترس از عقب ماندن از دیگران
۴. ترس از آینده
۵. ترس از شکست
۶. ترس از طرد شدن از سوی دیگران
این ترسها را باید از خود دور کرد، افکار و صفات منفی که این ترسها را با خود به همراه می آورند لطمه های جبران ناپذیری به روند موفقیت وارد می کنند ، بی تفاوتی تخریب تفکر خلاق، از بین بردن اعتماد به نفس ، شک و تردید ، نگرانی ، بدبینی ، تنبلی و مسامحه کاری و …….
اجازه رخنه این گونه ترسها را در وجود خود نباید داد و بایستی با آنها مقابله کرد.
خود را نباید با دیگران مقایسه کرد ، اینکار دلیل ضعف عزت نفس و حس احترام به خویشتن است .
شخصی که خود را با دیگران مقایسه می کند زندگی اش در حالتی از ترس و نگرانی سپری می شود . چنین شخصی سرانجام چنین نتیجه گیری می کند که تنها راه گذراندن زندگی آن است که مردم را در زندگی مغلوب کند .
اما چون همه هدفش این است که در روی نردبان خیالی زندگی که مشغول بالارفتن از آن است همواره یک پله بالاتر از دیگران باشد ، لطف و شیرینی زندگی برای او از دست میرود . لذا بایست بر تفکر خود مسلط شد و ذهن خود را بر روی افکار منفی بست .
بازنده خوبی باشید
شما هم حتما” افراد زیادی دیده اید که بازنده خوبی نیستند و حتی در بازیهای تفریحی هم زمانی که می بازند ، یا تیم مورد علاقشان می بازد ، به جای پذیرفتن شکست ، دائما” جر میزنند و زمین و زمان را به هم می دوزند و ……
پذیرفتن شکست برای این افراد کار بسیار دشواری است و معمولا” اگر احتمال شکست در کاری را بدهند ، اصلا” آنرا شروع نمی کنند .
این یک قانون است که هرکس باید پیش از آنکه موفق شود ، شکست را تجربه کند . همه ما برای رسیدن به اهداف خود ، بهترین کاری که می توانیم انجام می دهیم و هر تصمیمی که می گیریم بر اساس آگاهی مان در همان زمان است .
به بیان ساده تر ما انتخاب های محدودی داریم و کارهایی را که انجام می دهیم ، تنها راه چاره انتخاب شده بر اساس آگاهی مان در آن لحظه بوده است . اگر آگاهی و اندیشه ما اشتباه باشد ، تجربه نادرست خواهیم داشت و ممکن است موجب شود کاری انجام دهیم که منجر به شکست شده و “بعدا” باعث پشیمانی شود.
پذیرفتن شکست ، به ما کمک می کند ، نقاط ضعف خود را بشناسیم تا بتوانیم اشتباهات گذشته را جبران کنیم بخصوص آگاهی خود را افزایش دهیم و فکر خود را اصلاح کنیم .
همه بزرگانی که به موفقیت های چشمگیر نائل شده اند ، طعم تلخ شکست های بزرگ را نیز چشیده اند .
یادداشتها ، آزمایشات ، اختراعات ، و نتایج تلاش چندساله نیوتن و ادیسون در آتش می سوزد . پاستور و ادوارد جنر بابت اکتشافات خود مورد تنفر قرار می گیرند اما هیچ کدام از این موانع در عزم و اراده این افراد خللی وارد نکرد .
شکست ، پلی برای پیروزی
درست است که احساس پیروزی ، برای رشد اعتماد به نفس موثر است ، اما مهمتر از آن ، احساس رضایتی است که ما از خود داریم .شخصی که دارای اعتماد به نفس است ، وقتی در موضوعی شکست می خورد یا موفق نمی شود شکست خیلی برایش مهم نیست ، چون شکست را پلی برای پیشرفت و پیروزی تلقی می کند .
هوشنگ اسماعیلی- رئیس کمیته روانشناسی فدراسیون پزشکی ورزشی و با تشکر از سایت فدراسیون دوچرخه سواری – گردآوری: دکتر حمید مساعدیان
منبع: انجمن پزشکی ایران
دیدگاهتان را بنویسید