– اگر ” نگرش و تفکر واقع بینانه و منطقی و مبتنی بر برخوردی مسئولانه ” را آن وجه غالب و حاکم بر کوه نوردی جهان بدانیم که با پیروی از اصول و بنیان های علمی و فنی این ورزش سعی در کاهش مرگ و میرهای ناشی از خطاهای انسانی دارد ، در کشور ما و در مسیری کاملا معکوس ، ” نگرش و تفکر شعاری ، احساسی ، تهییجی و مبتنی بر بازی با کلمات و جو سازی و قهرمان پروری ” در ورزش کوه نوردی حرف اول را می زند !
_ باشگاه دماوند را می توانیم نماد و نماینده اصلی چنین نگرش و تفکری در کوه نوردی ایران بدانیم . نگرش و تفکری که از اوائل دهه هفتاد به آرامی نفوذ و سپس حاکمیت خود را در این باشگاه آغاز کرد و تا به امروز نیز به حیات خود ادامه می دهد. آنان با خلق ادبیاتی که بر پایه های اغراق ، بازی با کلمات و تهییج احساسات استوار بود اعضای خود را شیرزن و دلاور مرد و یگانه ستاره ی تابناک آسمان … نامیدند و در نمونه هایی آشکار از جوسازی های غیر واقعی ، درپایان برنامه های باشگاه شان می نوشتند : ایران لرزید !! …
_ باشگاه دماوند دارای رکوردی بی نظیر در تاریخ کوه نوردی ایران است : از زمستان سال ۷۴ تا به امروز ، ۱۲ نفر از اعضای این باشگاه و ۲ نفر غیر عضو ( سامان نعمتی و سعید طاهری ) در طی برنامه های مختلف جان خود را از دست داده اند . آیا می توان کشته شدن این ۱۴ جوان سرزمین مان را پایه ی تحلیل و نقد تفکر و نگرش یاد شده در بالا قرار داد و حاکمیت فرهنگ ” صعود به هر قیمت ممکن ” و تلفات انسانی ناشی از آن را نتیجه تاثیر و حاکمیت ادبیاتی تهییجی ، تبلیغی ، شعاری و مبتنی بر بازی با کلمات و قهرمان پروری در کوه نوردی کشورمان دانست ؟
_ در آخرین مورد نیز لیلا اسفندیاری بعد از مرگ ، از سوی سایت رسمی باشگاه دماوند یگانه شیرزن کوه نوردی ایران نامیده شده است ، اما … آیا می توان چنین توصیفات و القابی را واقعی دانست ؟
_ لیلا اسفندیاری کوه نوردی خوب و پرتوان بود و مانند هر انسان دیگری دارای نقاط قوت و ضعف فراوان . انتقاد از پاره ای تصمیمات ، عملکرد و نتایج برنامه هایی مانند پیمایش غار پراو و یا نانگاپاربات هیچگاه نتوانست جای آن حس احترام و ستایشی را که نسبت به او برای اجرای برنامه های جدی کوه نوردی و اراده و پشتکار مثال زدنی اش وجود داشت بگیرد . ” انتقاد در عین احترام و ستایش ” تمام آن خط مشی و موضعی است که در تمام این سال های پر فراز و نشیب نسبت به لیلا اسفندیاری _ و همچنین کاظم فریدیان _ وجود داشت و دارد .
_ به تازه گی فیلمی از تلاش لیلا اسفندیاری در کی ۲ توسط رضا نظام دوست بر روی اینترنت قرار گرفته است . در این فیلم لیلا ضمن تکرار آزار دهنده بارها و بارها گفته شده فروش خانه برای اجرای برنامه به محکومیت انتخاب شخصی انسان های دیگر نیز می پردازد و نشان می دهد که کوچکترین احترامی برای دیگرانی که چون او فکر نمی کنند و چون او تصمیم نمی گیرند و چون او رفتار نمی کنند قائل نیست : ” … ولی همین آدما ، باعث بسی تاسفه ، هر کدوم کار دولتی رو دارن ، حقوق خوب می گیرن ، مهمونی شون رو میرن ، گردش شون رو میرن … ولی من چی ؟ کارم رو بخاطر اینکه بیام اینجا از دست دادم … شما از ماشین هاتون دل نکندین اما من از خونه از کارم از آینده ام از جونم گذشتم تا به این سفر اومدم … ” اگر به لیلا اسفندیاری بخاطر چنین نگرشی انتقاد داشتیم ، اگر به او می گفتیم که انتخاب شخصی انسان ها برای نوع کار ، مهمانی و گردش و داشتن ماشین و … نه به لیلا اسفندیاری و نه به هیچ کس دیگر در این دنیا ربطی ندارد ، هم چنان که انتخاب های شخصی او برای کسب شهرت و افتخار به هر قیمت ممکن و گذشتن از همه چیز و … ربطی و منتی بر سر کسی ندارد بدین خاطر بود که او را نیز مانند هر انسان دیگری با نقاط ضعف و قوت فراوان می دانستیم . آیا می توان تبلور بخشی از معنا و مفهوم واقعی یگانه شیرزن کوه نوردی ایران را در وجود اندیشه های والا و انسانی جست و جو کرد ؟
_ حاصل و نتیجه اجرای دو برنامه ی مهم و جدی پیمایش غار پراو و نانگاپاربات سه کشته برای کوه نوردی کشورمان بوده است . یاد و خاطره ی ویکتوریا کیانی راد ، امیر احمدی و سامان نعمتی هیچ گاه فراموش نخواهد شد . اگر قرار است یگانه شیر زنان بعدی کوه نوردی ایران نیر چنین کارنامه ای داشته باشند از هم اکنون ، مخالفت خود را با تمامی آنان اعلام می کنیم .
_ لیلا اسفندیاری یگانه شیرزن کوه نوردی ایران نبود . لیلا اسفندیاری کوه نوردی خوب و پرتوان بود که همانند هر انسان دیگری نقاط ضعف و قوت فراوانی را در وجود خود داشت . یاد و خاطره او نیز هیچ گاه در کوه نوردی ایران فراموش نخواهد شد .
دیدگاهتان را بنویسید