تاریخچه کمکهای اولیه در طبیعت
 کمکهای اولیه در طبیعت، پیشینه کهنی دارد. می توان گفت پیش از آن که کمکهای اولیه پدید آید، کمکهای اولیه در طبیعت زاده شده است زیرا پیش از آن که شهرها و بیمارستانها شکل بگیرند، بیماریها و آسیبها بوده اند و انسانها نیز برای درمان آنها کارهایی می کرده اند. در زمستان سخت سال ۱۸۱۱ میلادی، ژنرال « بارون لاری » – جراح ارتش ناپلئون –  به سربازان یاد داد که در میدان نبرد، چگونه از همرزمان زخمی خود مراقبت کنند.
این نخستین تلاش سازمان یافته برای کمک فوری به مصدومان در صحنه حادثه بود که مفهوم « مراقبتهای فوری پیش بیمارستانی » را پدید آورد. در نخستین سالهای پیدایش ایالات متحده نیز آنچه به عنوان خدمات پزشکی ارائه می گردید « پزشکی در مناطق دوردست » بود. در روند جنگ داخلی این کشور، مراقبت از زخمیها در میدان نبرد به ضرورتی حیاتی تبدیل شد و پزشکان نظامی تجربه های گرانقدری آموختند.
  

   با پیدایش شهرهای بزرگ، پزشکان و بیمارستانها توانستند به بسیاری از نیازهای درمانی پاسخ دهند اما سوانح و بیماریهای ناگهانی در مناطق دوردست، همچنان مشکلی جدی بودند.  آموزش کمکهای اولیه، در اوان قرن بیستم  آغاز گردید اما کم کم به یک دوره زمانی بسیار کوتاه – تا هنگام رساندن سوژه به بیمارستان – محدود شد.
در سال ۱۹۶۶، دو رویداد مهم موجب پیشرفت کمکهای اولیه شهری گردید : ایجاد سامانه « خدمات فوریتهای پزشکی » (EMS) و برگزاری نخستین دوره آموزشی « تکنیسین فوریتهای پزشکی » (EMT). پس از دومین جنگ جهانی، مردم دوباره برای ورزش و تفریح به طبیعت روی آوردند و ناکارایی کمکهای اولیه شهری در این گونه محیطها آشکارتر شد. در ۱۹۴۲، « باشگاه سیرا » در کتابچه « کوه اسکی » خود، یک فصل را به انتقال مصدومان از مناطق دوردست اختصاص داد. این شاید نخستین نوشته در زمینه پزشکی در طبیعت  باشد. در دهه پنجاه میلادی، پیشرفتهایی در این زمینه پدید آمد و سرانجام در سال ۱۹۶۷، دکتر جیمز ویلکرسون کتاب « پزشکی کوهنوردی »  را نوشت که تا کنون شش بار تجدید نظر و بهنگام شده است.
در ۱۹۷۶ نخستین دوره تربیت « تکنیسین فوریتهای پزشکی در طبیعت » برگزار گردید و در ۱۹۷۷، « مدرسه ملی راهبری برنامه های برون شهری » (NOLS) و مرکز « فرصتهای آزاد آموزشی استون هارت » (SOLO) برگزاری دوره های پیشرفته کمکهای اولیه را آغاز کردند تا به نیازهای مدرسان، مربیان و سرپرستان در حوزه کوه نوردی، اسکی و دیگر فعالیتهای برون شهری پاسخ دهند. در ۱۹۷۹ دکتر ویلیام فورگی  نخستین نسخه کتاب « پزشکی در طبیعت » را نوشت و به عنوان « پدر پزشکی در طبیعت » شهرت یافت. در ۱۹۸۳ گروهی از پزشکان، « جامعه پزشکی در طبیعت »  (WMS) را بنیان نهادند و به آموزش این گونه از پزشکی پرداختند.
در همین سال، دکتر پاول اوئرباخ و دکتر ادوارد گیر نخستین نسخه کتاب « مدیریت فوریتهای طبیعی و محیطی » را نوشتند که امروز، معتبرترین منبع علمی پزشکی در مناطق دور به شمار می آید و با نام « پزشکی در طبیعت » بارها بهنگام شده است. در ۱۹۸۵، « SOLO» نخستین برنامه آموزشی « کمک رسان طبیعت » (WFR) را تدوین نمود و یک سال بعد، نخستین دوره آن را برای مربیان برنامه های برون شهری برگزار کرد. در ۱۹۹۰ باک تیلتون و فرانک هابل با پشتیبانی « SOLO» نخستین راهنمای میدانی کمک رسانی در مناطق دور را پدید آوردند که اکنون تجدید نظر سوم آن در دسترس است. در همین سال، « بنیاد پزشکی در طبیعت » (WMI) نیز پدید آمد.
این روند همچنان ادامه دارد و پزشکی در طبیعت و کمکهای اولیه در طبیعت، روز به روز نقش مهمتری در پیشگیری و درمان آسیبها و بیماریهایی که در مناطق طبیعی و دوردست روی می دهند ( یا از این محیطها ناشی می شوند ) بازی می کنند. در ضمن در سالهای گذشته، مفهوم « مناطق دور » علاوه بر طبیعت، برای مناطق مسکونی و شهرهایی که به هر علت از امکانات درمانی محروم شده اند نیز به کار رفته است.
شهرهایی که بیمارستانهایشان به خاطر سیل، زمین لرزه، توفان و دیگر سوانح کارایی خود را از دست داده اند، مثال روشن این وضع هستند. به گفته دیگر، امروز بار سنگین پاسخ به سوانح نیز بر دوش این بخش از دانش پزشکی یعنی « کمکهای اولیه در طبیعت » است زیرا بنا به تعریف « هر جایی که از نزدیک ترین مرکز درمانی بیش از یک ساعت فاصله داشته باشد، محیط دوردست به شمار می آید. » با این معیار بسیاری از شهرهای سانحه زده، بیشتر جاده ها و راههای ارتباطی، بسیاری از روستاها و تقریبا همه مناطق طبیعی، حوزه کارکرد این بخش از پزشکی هستند.
برگرفته از کتاب « کمکهای اولیه در طبیعت » نوشته دکتر ابوالفضل جوادی  – عضو انجمن پزشکی کوهستان ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *