بحران برنامه نانگاپاربات
سرانجام اعضای تیم نانگاپاربات باشگاه دماوند ناچار شدند در برابر افزایش پرسش ها و تردیدها پیرامون صحت خبر صعود خود به قله ی اصلی نانگاپاربات ، در مقام پاسخ گوئی برآمده و فشار افکار عمومی جامعه ی کوه نوردی ایران را در این باره جدی بگیرند .      آنان روز دوشنبه ٢٣/١٠/٨٧  و  در جلسه ی هفتگی باشگاه شان ، فیلم کوتاه دیگری از آخرین مرحله ی برنامه نانگاپاربات را ارائه دادند که در آن به جز گفت و گوهای رد و بدل شده ( که می تواند در جریان یک صداگذاری جدید بعدا به نماهای فیلم اضافه شده باشد ) هیچ دلیل مستند و قانع کننده ای برای اثبات صعود قله ی اصلی نانگاپاربات وجود نداشت . آنچه در این فیلم به نمایش درآمد همان تصاویر و نماهای قبلا منتشر شده ای بود که پرسش ها وتردیدها پیرامون صحت خبر صعود را به عنوان وجه دیگری از بحران برنامه ی نانگاپاربات _ در کنار بحران مرگ سامان نعمتی  _ برای اعضای این تیم رقم زده بود و نکته ی عجیب آن که : دفاع آنان از عملکردشان در زمینه ی صعود یا عدم صعود ، در شرایطی صورت می گرفت که به هیچ یک از ابهام و سوال های ناگزیر در باره روایت های متناقض در توجیه دلایل رها کردن و مرگ همنوردشان هنوز هیچ پاسخی نداده اند.

 

می گویند نانگاپاربات را صعود کرده اند اما …

اما آخرین تصاویر و عکس های صعودشان نسبت به آخرین تصاویر و عکس های دیگر کوه نوردان جهان که به این قله صعود کرده اند و در کنار   _ و کاملا در کنار   _   آن نشانه ی   ثابت  و  همیشگی قله ، سندی   ( عکس یا فیلم ) برای اثبات  عملکردشان  ارائه   می دهند ، هیچ شباهتی را نشان نمی دهد ! چرا ؟!


.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.


می گویند نانگاپاربات را صعود کرده اند اما … برای چند پرسش بسیار ساده و طبیعی که تاکنون مطرح شده است هیچ پاسخی برای ارائه  ندارند . مثل : همگان ، و طی این سال هائی که گذشته است ، از عطش حیرت انگیز و قابل توجه شما برای قرار گرفتن روی قله _ دقیقا روی قله _ اطلاع دارند ، اگر واقعا آن برآمدگی در پشت سر شما قله و آن طرح مبهم همان نشانه ی قله است ، با توجه به هوای کاملا خوب و آفتابی عکس های بالا ، چه دلیلی باعث شده است که روی قله نروید و از فراز آن عکس ها و فیلم های خود را تهیه نکنید ؟ چرا در هیچ یک از عکس های تاکنون منتشر شده ی شما و هم چنین آخرین فیلمی که نمایش دادید کوچک ترین نمای عمومی از چشم اندازهای اطراف ( مثلا یال ها و خط الراس های منتهی به قله ) وجود ندارد ؟  در کجای تاریخ کوه نوردی ایران و جهان _ و هم چنین در تاریخ خود نانگاپاربات _ سابقه دارد که برای نمایش نشانه ی اصلی قله و اثبات صعود آن از آخرین درجه ی زوم دوربین ( تازه اگر فرض بگیریم نماهای زوم در فیلم شما واقعی است ) استفاده شده باشد ؟

.

[۲۰۰۷] Nanga Parbat – Diamir Face and Kinschofer route

 Before the summit ridge

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.http://www.piotrmorawski.com/mountainphotography/2007_NangaParbat/large-54.html

می گویند نانگاپاربات را صعود کرده اند اما … در هیچ یک از تصاویر و عکس های آخرین مرحله ی برنامه شان ، نشانی از آخرین مرحله ی مسیر کین شوفر ، یعنی خط الراس منتهی به قله (عکس بالا ) ، دیده نمی شود و ترجیح می دهند توضیح در باره ی آن را به سکوت بگذرانند . چرا ؟! در فیلم های کوتاهی که تاکنون از آخرین قسمت برنامه ی آنان منتشر شده ( http://video.google.com/videoplay?docid=3058771677304138490&hl=en ) از شیبی منتهی به دره های پائین دست ، در حال بالا آمدن هستند اما آن گونه که در عکس بالا و ( برشی از آن در عکس زیر ) از قله ی اصلی نانگاپاربات مشخص است از حدود ١۵٠ _ ٢٠٠ متری قله ، با وجود دیواره های کاملا عمودی  ، امکان هیچگونه صعود مستقیم _ و بدون حرکت خط الراسی  _   به قله ی اصلی وجود ندارد !

 

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

_________________________________

پی نوشت :

_ اهمیت بررسی بحران نانگاپاربات از طرف این وبلاگ ، به دلیل اهمیت و ابعاد پیچیده  و همچنان مبهم مرگ سامان نعمتی از یک سو و تبلیغات و تلاش های گسترده ی اعضای تیم نانگاپاربات باشگاه دماوند برای باوراندن روایت های متناقض خود به افکار عمومی جامعه ی کوه نوردی ایران از سوی دیگر است . با توجه به ظرفیت ها و شرایط و توان محدود این وبلاگ، تلاش خواهیم کرد بعد از مسئله ی بحران نانگاپاربات ، بررسی و طرح مجدد پرسش های هم چنان بی پاسخ مانده در باره ی حادثه ی تیلیچوپیک و مرگ دکتر تیم ، نگاهی به اشتباهات یوسف سورنی نیا در حادثه ی اخیر غار پراو  که مرگ خلیل عبد نکوئی را به دنبال داشت و هم چنین اعلام خبر دروغ به قله ی نوشاخ را در دستور کار خود قرار دهیم .

.

_ گفتن ندارد !! اما … هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آنست که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسائل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد… ماده ١٩ از اعلامیه جهانی حقوق بشر “

.

_ « ای کاش آب بودم

گر می شد آن باشی که خود می خواهی .

آدمی بودن

            حسرتا !

                  مشکلی است در مرز ناممکن . نمی بینی ؟  (شاملو)  » 

منبع : سایت کلاغ ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *