دیدار با سامان

روز جمعه مورخ ۱۵ خرداد ۱۳۸۸ گروه کوهنوردی قاجر قروه عازم پاکستان خواهد شد. این تیم جهت یافتن اثر و نشانی از سامان نعمتی کوهنورد ناپدید شده ایرانی که در جریان صعود به نانگاپاربات مفقود شده است، به همراه اولین تیم های صعود کننده خارجی رهسپار نانگاپاربات می شود تا تلاش خود را آغاز کنند. اعضای این تیم را شهرام نعمتی (سرپرست) ، همایون نعمتی و پدرام نعمتی تشکیل داده اند.

جدیدترین اخبار این صعود را از طریق سایت کوهنوردی قاجر (www.ghajer.com) به اطلاع علاقه مندان خواهیم رساند.


بیشتر بخوانید
گشایش مسیر بیستون – قسمت دوم

HTML clipboard

این گزارش برنامه فروردین ۸۷  می باشد که از زبان سامان نعمتی و یاداشت های روزانه ای که هر روز بعد از اتمام کار می نوشت لازم به توضیح است که در این سال به دلیل نبودن بارش در تمامی روزها صعود انجام پذیرفت و پیشرفت بسیار خوبی در کار حاصل شد. سرپرست برنامه در این سال هم مثل سالهای قبل خود سامان بود. 

 

امروز شنبه ۱/۱/۸۷

طبق معمول دو سال پیش کوله هاراپر ازلوازم سنگ نوردی کرده ایم و آماده برای حرکت به سمت دیوارۀ بیستون. ساعت یک ربع به شش عصر بود که آقایان رحمان مرادیانی ،پدرام خداویسی، پدارم نعمتی و خودم سامان وسایل را بار ماشین کردیم و حدوداً بعد از گذشت۲۰ دقیقه به راه افتادیم .

حدوداً دو ساعت طول کشید که به کافه آقای شیرازی که معرف حضور همه سنگ نوردان طبیعی کار است رسیدیم و پس از خوش و بشی که با هم کردیم بدون معطلی شام را خوردیم و وسایل لازم برای دو روز آینده را در کوله ها گذاشتیم و بقیه وسایل را در انبار کافه گذاشتیم که به مروردر طول چند روزی که برنامه ریزی شده بر طبق نیاز به بالا ببریم.

 ساعت ده شب به سمت حصار راه افتادیم. هوای مطبوع بهاری به همراه قرص کامل ماه دریافت عیدی ما از بیستون بود. به دلیل سنگینی کوله ها آهسته بعد ازگذشته یک ونیم ساعت  به حصار رسیدیم.( حصار منطقه ای است تقریباً در وسط دل دیواره بیستون قرار گرفته و ابتدای مسیر قاجر در آنجا قرار دارد در چند متری ابتدای مسیر قاجر یک طاقچه سنگی حدواً به اندازه سی متر مربع که محل کمپ اصلی ما می توان نام برد که ازدیوارۀ آن در چند نقطه به دلیل آب شدن برف بیستون آب چکه می کند آب ما از جمع کردن این قطره ها تأمین می شود.)

 در کمپ اصلی بدون معطلی بعد از آنجام یک سری از تمرینات کششی چادر را بر پا کردیم و بعد از نوشیدن یک چای گرم آماده خواب شدیم.


رحمان ،سامان ،پدرام


ادامه گزارش را در ادامه متن بخوانید.

بیشتر بخوانید
همایش ناگفته های نانگاپاربات در تهران

ابهامات و تناقضات حادثه نانگاپاربات تشریح شد


روز چهارشنبه مورخ ۲۳/۲/۸۸ سالن شهریاران جوان (سالن شماره ۲) در تهران ،میهمان تعدادی از مسئولین و کوهنوردان بود.افرادی که بر اساس دعوت هیئت وگروه کوهنوردی قاجر قروه گرد آمده بودند تا بخشی از ناگفته های حادثه نانگاپاربات را از زبان پدر سامان و همنوردان قروه ای سامان بشنوند در این گردهمایی شرکت داشتند. جهت حضور در این جلسه بنا بر ضرورت تعامل وتبادل دیدگاهها در خصوص این حادثه از تمامی اعضاء تیم نانگاپاربات دعوت به عمل آمده بود تا شنونده مطالب باشند و بر مبنای منطق پاسخ گویی به موضوع بنگرند اما متاسفانه این افراد هیچکدام در این جلسه حضور نیافتند اما با این وصف برنامه در میان استقبال خوب شرکت کنندگان وتعدادی از کوهنوردان بر جسته درسه بخش:


 1- ارائه مقدمه توسط آقای بهروز یعقوبی


۲- شرح ناگفته های حادثه نانگاپاربات به همراه عکس و تصاویر توسط آقای همایون نعمتی

۳- ارائه توضیحاتی در خصوص نواقص عملیات امداد جستجو در تابستان سال ۸۷ وهمچنین تشریح برنامه تیم جستجو در سال جاری توسط آقای شهرام نعمتی برگزار شد که مشروح این خبر متعاقبا ارائه می گردد.

برای مشاهده بقیه عکس ها به ادامه متن بروید.

برای دیدن عکس ها در اندازه اصلی، بر روی آنها کلیک کنید.


بیشتر بخوانید
گریز از حقیقت تا کی ؟؟!!

در برخی از سایتها و نشریات از جمله اعتماد ملی , همشهری و….. مطالبی در رابطه با تبرئه اعضا تیم صعود کننده به نانگاپاربات از سوی دادسرای عمومی تهران منتشر شده است . که جهت روشن شدن اذهان عمومی لازم است توضیحاتی داده شود.


۱-در انتشار این خبر متاسفانه مثل بسیاری از خبرهای دیگر تهیه کنندگان خبر بصورت گزینشی و هدفدار از متن نامه دادسرای عمومی به دادستان مطالبی را با پردازش جهت دار ارائه داده اند . از جمله اینکه ,در شرایطی که پدر سامان نعمتی بدلیل تناقض گوئی و ابهامات جدی این حادثه و همچنین عدم بررسی موضوع در مجامع تخصصی ناچار شده به آخرین راه حل، یعنی طرح شکایت در دادسرا متوسل شودکه این موضوع را نیز بارها در فرصت های مختلف مطرح نموده اند  , اما در کمال تعجب از فدراسیون کوهنوردی بعنوان عامل اصلی شکل گیری این شکایت نام برده میشود . که این مسئله نه تنها کذب محض است بلکه حتی خود فدراسیون نیز بدلیل نداشتن توان و انگیزه لازم جهت بررسی و تحلیل حادثه در معرض انتقاد جدی قرار دارد.

۲- تبرئه شدن در مراجع قضائی هیچگاه نمیتواند به منزله بی گناه بودن افراد تیم باشد . زیرا ابعاد گسترده این حادثه تنها در یک محدوده کوچک در مراجع قضائی قابلیت بررسی دارد وبخش اعظم آن در حوزه های تخصصی رشته کوهنوردی و در سطح مجامع ورزشی قابلیت بررسی و نتیجه گیری را دارند . لذا نباید با مطرح شدن تبرئه در مرجع قضای شادی وصف ناپذیری از خود نشان داد و از یاد نبریم که بخش بزرگی ازجنبه های دیگر این حادثه،که به ندانم کاری و رعایت نشدن اصول اخلاقی کوهنوردی و… اعضاء تیم برمی گردد ، همچنان بقوت خود باقی است. و دیر یا زود مورد بازنگری و بررسی  عادلانه جامعه کوهنوردی آزاد اندیش  قرار خواهد گرفت .

۳- خبر منتشر شده  به استناد نامه ای است که دادسرای عمومی به دادستان جهت اعلام نظر ارائه داده است.در این نامه به دلیل عدم دسترسی به مدارک مورد نظرو قابل قبول در مراجع قضایی  وهمچنین با توجه به اظهارات اعضاء تیم ، در خواست منع تعقیب داده شده است. اما ذکر شده که همچنان پرونده مفتوح است . نکته قابل تامل دیگر اینکه دادستان در ذیل نامه دادسرا خواستار بررسی موارد دیگر شده است .

جهت خواندن متن کامل نامه دادسرا بر روی صفحات کنید.


صفحه اول صفحه دوم صفحه سوم

۴-نکته ای که نباید اعضاء تیم نانگا و مسئولین باشگاه دماوند فراموش کنند این است که خانواده سامان در پی یافتن یک متهم نبوده ونیستند ، بلکه آنها تنها دنبال کشف حقیقت هستند ، حقیقتی که شما ( اعضا تیم نانگا ) با تناقض گوییها خود آنرا پنهان کرده اید.حقیقتی که فدراسیون ومجامع رسمی کوهنوردی در جهت رسیدن به آن حتی یک قدم مناسب برنداشته اند . قطعا اگر شما به جای تناقض گویی با شجاعت وصداقت به طرح مسائل می پرداختید وفدراسیون وسایر مجامع نیز در عمل نشان می دادند که برای رسیدن به برداشت واقعی از حادثه ، جدی هستند ، هیچگاه خانواده نعمتی(  که حتی حاضر شدند در میان غم واندوه نبود سامان به استقبال تیم به فرودگاه بیایند )  در دادگاه شکایتی را طرح نمی نمود .خانواده نعمتی می خواهد هزینه سنگین از  دست دادن سامان حداقل باعث کسب تجربه واصلاح نواقص در جهت کاهش حوادث شود.همان نکته ای که بسیاری از مدعیان مدیریت پویا ود لسوز در ورزش در رسیدن به آن بسیار ناتوان وعاجز بوده اند.

بیشتر بخوانید
گشایش مسیر بیستون – قسمت اول

گزارش گشایش طولانی ترین مسیر و در نوع خود بسیار زیبا و مطمئن در دیواره بیستون با پشتیبانی هیئت کوهنوردی توسط گروه کوهنوردی قاجر قروه کردستان

 

فروردین ۸۵

تلاش برای گشایش مسیر در دیواره بیستون برنامه ای بود که از فروردین ۸۵ توسط گروه کوهنوردی قاجر به سرپرستی قهرمان جاویدان ، سامان عزیز آغاز شد و در ۱۲ فروردین ۸۸ به پایانی برای آغاز تلاش های بزرگ، توسط سامان های دیگر این گروه رسید.

در سال ۸۴ بعد از کسب تجربه های فراوان در دیواره های شهرستان قروه( زرده، کولاوا، پریشان، یوسف سیاه)، دیواره لجور اراک، پل خواب، دیواره علم کوه و دیواره بیستون توسط گروه قاجر سامان نعمتی و تعدادی از اعضای گروه و همچنین گذراندن دوره های کار آموزی و مربی گری سنگ نوردی توسط اعضای این گروه و رسیدن به این باور که گروه قاجر قدرت و توانایی گشایش یک مسیر در دیواره بیستون را دارد( البته مسیر های زیادی تا کنون در دیواره های شهرستان توسط اعضای گروه به خصوص توسط سامان گشایش شده است) پیشنهاد گشایش مسیر توسط سامان در دیواره بیستون به دست اندر کاران داده شد و بعد از بررسی آن توسط اعضای هیئت مدیره گروه و دیدن توانایی برای انجام این کار در بچه ها آن را پذیرفتند و پشتیبانی کامل گروه را از انجام این برنامه اعلام نمودند. بدین ترتیب سامان بعد از بررسی هایی که در نقشه دیواره بیستون که کروکی مسیر های مختلف در آن وجود دارد و همچنین صعودهای زیادی که در مسیرهای مختلف بیستون در طی سالیان زیادی انجام داده بود و شناخت کاملی که از دیواره بیستون داشت با توجه به این که در قسمتهای مرکزی مسیرهای کمتری باز شده بود و بیشتر مسیرها در اوایل دیواره تجمع داشتند تصمیم به گشایش مسیری در مرکز دیواره گرفت که می توان گفت طولانی ترین مسیر بر روی دیواره می شد.

مسیر انتخابی در قسمتهای مرکزی بیستون

 

برای تحقق این باور در ۲ فروردین ۸۵ یگ گروه شامل سامان، بهراد نوری و من( پدرام نعمتی) به سرپرستی سامان به بیستون برای آغاز این تلاش رفتیم و در همان روز که به بیستون رسیدیم سامان پرس و جویی را برای پیدا کردن راهی برای رفتن به حوالی ابتدای مسیر انجام داد ولی به نتیجه خاصی نرسیدیم و در فردای آن روز صبح زود با برداشتن مقداری مواد غذایی و وسایل فنی مورد نیاز و همچنین یک گالن آب ۲۰ لیتری یعنی تقریبا تجهیزات لازم برای ۳ روز را برداشتیم و به راه افتادیم بعد از حدود یک ساعت و چهل پنج دقیقه کوهپیمایی به جایی رسیدیم که سامان از آنجا تصمیم به شروع صعود گرفت، بالاخره بعد از یک صعود طاقت فرسا با کوله های سنگین و یک گالن آب که بهراد آن را با تسمه به گردن آویخته بود ساعت یک بعد از سه طول صعود به پله اول رسیدیم ، یک منطقه باز که به راحتی می توان در آن پیاده روی کرد(توضیح آن که بیستون دارای سه پله می باشد)

پله اول بیستون

 

 

محل کمپ

 

در پایین قسمت غار مانندی  که از دور هم کاملا مشخص بود یک فرورفتگی در دیواره دیده می شد که وقتی که به آن رسیدیم و بعد از صعود ۶،۵ متری با صحنه بسیار زیبایی روبرو شدیم از داخل دیواره قطرات آب سرازیر میشد و صحنه بسیار زیبایی را در دامن طبیعت به تصویر می کشید، نا خداگاه سه نفری چند دقیقه ای با صدای بلند به حمل آب با آن دردسر خندیدیم و البته بسیارخوشحال از این که ما در اینجا آب داریم و همچنین جای بسیار مناسب نیز برای بر پا کردن چادر وجود داشت که تمام خستگی صعود را از ما گرفت . در ۳ فروردین همگی برای پیدا کردن مسیری که به راحتی بتوان به محل کمپ رفت وآمد کنیم و یک مسیر مطمئنی باشد مشغول جستجو شدیم، دره ا ی که در سمت راستمان وجود داشت و در بعضی از قسمتهای آن باید دست به سنگ می شدیم ولی در کل مسیر خوبی بود( البته بعدا متوجه شدیم که سنگنوردان برای آمدن به این منطقه از همین مسیر صعود می کردند) به پایین رسیدیم و بعد از برداشتن مقداری دیگر از تجهیزات که در پایین داشتیم باز همگی باهم به کمپی که برپا کرده بودیم برگشتیم.

از فردای آن روز من و سامان شروع به گشایش مسیر نمودیم و بنا به صلاحدید سامان، بهراد هم برای آوردن وسایل مورد نیاز به پایین می رفت و سریع بر می گشت. بعد از یکی دو روز سرو کله بچه های گروه یکی یکی پیدا شد که به بهراد کمک می کردند و به دلیل استقبال زیاد بچه ها و نبودن فضای مناسب برای برپا کردن چادر در بالاو ریزش سنگ از دیواره در محل های دیگر به جز مکان کمپ ، سامان تصمیم گرفت که بچه ها در پایین دیواره و در کنار قهوه خانه آقای شیرزادی( مردی بسیار خوش رو که برای تمام سنگنوردان کاملا چهره شناخته شده و محبوبی می باشند که قهوه خانه ای در پای دیواره دارند.)

آقای شیرزادی

 

چادری را بر پا کنند و هر روز تعدادی از آنها به پای مسیر می آمدند و بعد از چند ساعت دوباره به چادرشان بر می گشتند. در این مدت هم شهرام نعمتی و بقیه پیشکسوتان هم هر چند روز یک بار برای دیدن پیشرفت کار و احیانا تامین تجهیزات مورد نیاز به ما سر می زدند. البته در چند روز هم از صبح تا عصر مهمان باران بودیم البته باران چه عرض کنم دوش حمام تفسیر بهتری برای آن است که آن هم حس و حال خودش را داشت و تمام روز ما جرات بیرون آمدن از کمپ را نداشتیم و فرصت خوبی بود که هر کسی با خود خلوت کند و به مطالعه درس بزرگ کوهنوردی یعنی خود سازی و انسان سازی بپردازد.

بنابراین در این سال با توجه به بارش شدید باران در چندین روز و نداشتن دریل شارژی توانستیم پنج طول از مسیر را باز کنیم و کارگاههای آن را هم نصب نماییم . در تاریخ ۱۲ فروردین با جمع کردن وسایل کمپ را به سمت دکه آقای شیرزادی ترک کردیم و همگی با دیواره خداحافظی کردیم و قول بازگشت برای فروردین سال بعد را به دیواره دادیم  و بعد از چند ساعت به قروه بازگشتیم.   

سه طول بعد از پله اول که در پایان سال ۸۵ گشایش شد

 

فروردین ۸۶

۲ فروردین ۸۶ بعد از جمع کردن وسایل مورد نیاز ، قروه را به سمت بیستون ترک کردیم و در فردای آن روز کمپ را در پله اول و در همان جای سال گذشته برپا کردیم. در روزهای آتی بعد از صعود سه طول مسیر باز شده از پله اول ( از پای دیواره تا پله اول دو طول دیگر نیز مسیر باز شده بود) سال قبل و ثابت گذاری آنها شروع به صعود مسیر جدید نمودیم . البته در این میان کارهای مانده از مسیر گشایش یافته سال قبل را نیز تکمیل کردیم. در این سال ۷،۶ روز باران ما را زمین گیر کرد

 

یکی از روزهای بارانی( پله اول)

 

 و این که مسیر به یک کلاهک رسیده بود و با توجه به این که ما با دسته رول مشغول کار بودیم و رول زدن در شیب منفی آن هم با دسته رول کار بسیارسخت و طاقت فرسایی بود بنابر این با توجه به مشکلات موجود در سال ۸۶ مسیر تا اواسط کلاهک پیش رفت و تقریبا دو طول دیگر هم صعود شد. در ۱۲ فروردین بعد از جمع کردن تجهیزات به قروه برگشتیم.

نصب رول با مته دستی

 

باید به این نکته اشاره نمایم که اگر پشتیبانی این عزیزان نبود مطمئنا هیچ پیشرفتی در کار حاصل نمی شد و اعضای تیم پشتیبانی همواره با صبر و حوصله از صبح تا عصر منتظر بچه های تیم دیواره می ماندند و یا مسئولیت محوله به آنها را سریع انجام می دادند تا در هنگام بازگشت دوستانشان از دیواره به گرمی پذیرای آنها باشند و حتی  مواقعی در نیمه شب که از گروه تقاضای وسیله ای را می کردیم در همان موقع سریع از قروه حرکت می کردند تا نیاز ما را برطرف کنند و به نظر من کار افراد تیم پشتیبانی سخت تر از بچه های دیواره بود چون آنها هم دلواپس همنورد خود در دیواره بودند و هم این که یک روز کامل را باید در چادر بنشینند و منتظر بمانند و این را کسانی که تجربه کرده اند کاملا حس می کنند که چه مسئولیتی بر عهده این عزیزان بود. همچنین محبت و گرمی که در تمامی این روزها در میان بچه ها صادق بود در نوع خود بی نظیر بود و همگی در یک فضای دوستانه تلاشی بزرگ را تجربه می کردیم .

جمع کردن وسایل در روز ۱۲ فروردین ۸۶

 

در این سال سرپرست برنامه سامان ، رحمان مرادیانی ، پدرام نعمتی تیم دیواره بودند که در گشایش مسیر فعالیت می کردند و  بقیه اعضای گروه که  سال ۸۶ در این تلاش شرکت داشتند شامل شهرام نعمتی، چنگیز اردلان ، هادی نوری، اسماعیل عباسی، عطا آزادی، امیر مرادی ، عرفان آزادی، مرتضی عباسی بودند.

 

از راست به چپ: اسماعیل عباسی، شهرام نعمتی، عطا آزادی، امیر مرادی، هادی نوری

 

 

 از راست به چپ: مرتضی عباسی، چنگیز اردلان، عرفان آزادی

 

  

گزارش از پدرام نعمتی

 

 

ادامه دارد … 

بیشتر بخوانید
صدای سامان در قله نانگا

صدای سامان در آخرین نقطه نانگاپاربات (قله) در کنار تیم

در ماندگاری صداها در حافظه انسان جای تردید نیست .هر کدام از ما بخش مهمی از حافظه خود را با شنیدن تکمیل کرده ایم صدای همنوع،  دوست و رفیقی که هر لحظه می شنویم آنچنان در ذهن ما تثبیت می شود که حتی با بیان کردن تنها یک واژه از فاصله ها ی دور -که تکنولوژی آنرا نزدیک کرده ما قادر به بازخوانی چهره ونشان گوینده خواهیم بود وامروز دست تقدیر به گونه ای رقم خورد که ما بار دیگر شاهد پخش فیلم صعود تیم به نانگاپاربات باشیم و از لا به لای گفتگوی کوهنوردان از لحظه رسیدن به قله و در هنگام در آغوش کشیدن همدیگر صدایی را بشنویم که برای ما و همه آنهای که سامان را می شناسند آشناست و آن صدای سامان است که می گوید ماشاا..ماشاا…

برای ما جای تردید نیست که این صدا متعلق به سامان است . ما دچار وهم نشده ایم موضوع را بارها و بارها به همراه بسیاری از دوستان و آشنایان سامان بررسی کرده ایم و همگی به این باور رسیده ایم که این صدا ، صدای سامان است

لذا لازم دیدیم تا این صدا را بهمراه قسمت های از گفتگوهای سامان در سایت قرار داده تا سایر افرادی که سامان را میشناختند و با او هم کلام شده اند و همچنین کسانی که توان و تخصص و نگرش فنی در این حیطه را دارا می باشند با بررسی موضوع ما را در درک بهتر حقیقت یاری کنند

و نکته دیگر اینکه اعضاء تیم هیچگاه حاضر نشدند که فیلم اصلی صعود را در اختیار ما قرار دهند و تنها در جریان نمایش فیلم ها در چند مرحله ما نیز همچون سایر کوهنوردان فرصت دیدن این فیلم ها را یافته ایم و همچنان این پرسش  مطرح است که چراازلحظه  بازگشت تیم به ایران تا امروز با وجود درخواست مکرر خانواده سامان مبنی بر ارائه حداقل بخشی از فیلم ها ،آنها از در اختیار نهادن فیلم خودداری کرده اند .

ضمیمه ها

دانلود تصویر صدای سامان در قله

دانلود صدای سامان در قله

دانلود تصویر سامان در چادر

برای مشاهده فایل اول باید برنامه فلش پلیر داشته باشید. فلش پلیر را از اینجا دانلود کنید.

برای دانلود، روی هر لینک کلیک کنید و در صفحه باز شده بر روی Download File کلیک کنید.

 

بیشتر بخوانید
گزارش صعود به دماوند
صعود زمستانه از ضلع شمالی دماوند برای تاریخ۲۲ بهمن برنامه ریزی شده بود که با توجه به شرایط بد آب و هوا با چند روز تاخیر در تاریخ ۲۶ بهمن به اجراء در آمد . برای شرکت در این برنامه ۵ نفر از کوهنوردان گروه قاجر اعلام آمادگی نمودند . روز جمعه راس ساعت ۳۰/۵ صبح با ماشین مزدا دو کابین پس از جابجا کردن وسایل صعود به سمت تهران حرکت کردند . در طول مسیر پس از توقفی کوتاه جهت صرف صبحانه و نهار گروه بدون مشکلی ساعت ۳۰/۱۴ به روستای ناندل رسیدند در ناندل پس از مدتی کوتاه جستجو قرارگاه کوهنوردان را درداخل  روستا که در منزل آقای صالحی واقع شده را پیدا کرده و هماهنگی لازم با آقای صالحی بعمل آمد . اما از آنجا که فرصت و زمان کافی برای آغاز صعود در بعدازظهر جمعه وجود نداشت و احتمال رسیدن به جانپناه چهارهزار بسیار کم بود سرپرست تیم شروع صعود را به روز بعد موکول نمود . اما طبق اظهارات آقای صالحی مطلع شدیم که یک گروه از کوهنوردان دیواندره و سقز یک روز قبل از گروه قاجر به ناندل رسیده و صعود خود را صبح جمعه آغاز کرده بودند که انتظار می رفت در ارتفاع چهارهزار باشند .اما از همین فرصت کوتاه گروه برای شناسایی منطقه استفاده کرد. شب اول با قدری استراحت و خوردن شام و گفتگوی دوستانه و خاطره انگیز با آقای صالحی سپری شد .

ادامه گزارش را در ادامه متن بخوانید.

بیشتر بخوانید
چه بر سر سامان آورده اید ؟

HTML clipboard

چه بر سر سامان آورده اید ؟

در پی تناقضات ، در گفتار و اخبار داده شده از سوی گروه نانگا در رابطه با ناپدید شدن سامان نعمتی ، در همایشی که در کرج از سوی هیئت و خانه کوهنوردی کرج جهت پاس داشت کوهنورد کرجی، آقای احسان پرتونیا برگزار گردید ، در پایان آن جلسه آقای کاظم فریدیان بنا به درخواست چند ماهه خانواده سامان نعمتی ، که بنابر دعوت برگزار کنندگان در این مراسم حضور داشتند ، در رابطه با در اختیار گذاشتن فیلم آخرین لحظات حضور سامان نعمتی یک عدد سی دی تحویل پدر سامان گردید ، که با بررسی آن دیده شد که تصاویر آخرین لحظات سامان بخشی  از همان فیلمی است که آنان از صعود خود ساخته و در جلسات قبل نشان داده اند و در آن فیلم سامان با صلابت و محکم تر از بقیه افرادگروه قدم برمی دارد و سرپرست فنی تیم آقای فریدیان ( فیلم بردار ) نیز از استحکام قدم ها و چگونگی نیش گرامپون او فیلم برداری و اعلام می کند که ۴۰۰ متر به قله مانده است . بقیه افراد گروه نیز در فیلم مشاهده می شوند ، دو نفردر جلو به سختی حرکت می کنند و آقای ابوالحسنی نشسته و سامان با قامتی راست مشغول صعود است. این فیلم داستان صعود ارائه شده در مورد سامان را بیش از پیش زیر سئوال برد و همه آن گفته ها را رد کرد .بعد از چندی در ۲۶ آذر ماه در برنامه ی رخصت شبکه سه در مصاحبه حضوری دبیر فدراسیون کوهنوردی رسماً اعلام نمود که این گروه با توجه به فیلم و عکس های ارائه شده به قله صعود نکرده و جایی که بعنوان قله عکس گرفته اند زیر قله است که کاملا در فیلم مشاهده می گردد . لذا دبیر محترم فدراسیون از باشگاه دماوند و اعضاء گروه خواست که اگر مدارکی دال بر صعود دارند به فدراسیون ارائه نمایند و یا اینکه با حضور کارشناسان فیلم موجود را در تلویزیون مورد بررسی قرار دهند تا واقعیت روشن گردد. بعد از این موضوع باشگاه دماوند و گروه مورد نظر ( نانگا ) در سایت خود اعلام کردند که در ۲۳ دی ماه در محل باشگاه فیلم و اسناد مربوط به صعود را جهت علاقه مندان به نمایش خواهند گذاشت، لذا پدر سامان همراه چند نفر از اعضاء گروه قاجر جهت اطلاع از واقعیتها به محل باشگاه رفته و در آنجا حضور یافتند. تا شاهد ارائه مدارک جدید از این صعود باشند. اما فیلم ارائه شده در این جلسه همان فیلمی بود که قبلا نیزنشان داده بودند و مشخص گردید تیم اعزامی ایران به نانگا مدرکی دیگرجهت ارائه ندارند. ولی از آنجا که در این فیلم آهنگ وصداگذاری به گونه ای بود که صدای افراد در حال صعود بخوبی شنیده می شود، صدای سامان در چندین مرحله به گوش می رسد که این موضوع با تمامی آنچه که اعضاء تیم در مورد سامان گفته اند در تناقضی آشکار است و نشان می دهد که سامان تا آخرین مرحله صعود با تیم بوده است. گروه قاجر و پدر سامان که فیلم پخش شده را با دوربین همراه خود ضبط کرده ،  آن را به دقت مورد بررسی قرار داده اند، با اطمینان کامل از وجود سامان در کنار بقیه افراد که مشغول عکس انداختن با پرچم های خود بودند، این فیلم را جهت بررسی و روشن شدن واقعیت به مسئولین ذی ربط تحویل داده اند که این موضوع در تاریخ ۱۶/۱۱/۸۷ در جلسه انجمن کوهنوردان ایران توسط پدر سامان اعلام گردید.

روی سخن با تمامی کوهنوردان و دلسوزان این رشته

 گروه قاجر و خانواده سامان نعمتی از اولین لحظه  بروز حادثه تنها در پی یافتن واقعیت حادثه بوده اند مسئله ای که هیچ کسی نمی تواند در منطقی بودن آن شک کند و هیچگاه بنا  را بر نامهربانی و برخورد غیر منصفانه با تیم نداشته ایم، حتی در لحظه بازگشت تیم به تهران در میان غم و اندوه نبودن سامان اعضاء گروه قاجر و خانواده سامان در مراسم استقبال فرودگاه حضور یافته اند و در لحظات بعدی گام به گام با افراد تیم همراه بوده ایم که حقیقت را از زبان آنها بشنویم، اما در عمل برخوردهای غیر اصولی و تناقض گویی های آشکار که از همان لحظات اولیه حادثه آغاز شده بود، توسعه پیدا کرد ، حتی از دادن فیلم های واقعی( بدون دست کاری ) صعود خودداری نمودند و در نتیجه تمامی تلاشها در جهت روشن شدن حقیقت به نتیجه نرسید. انجمن کوهنوردی، باشگاه دماوند، فدراسیون و یا هر تشکلی دیگر در کوهنوردی چه به لحاظ عدم توانایی و یا بهر دلیل دیگر قدمی در جهت تحلیل و بررسی موشکافانه این حادثه برنداشتند و تمامی درها برای رسیدن به واقعیت بسته شد و تنها راهی که برای خانواده محترم سامان بعنوان یک حق طبیعی باقی ماند اقدام قضایی بود، زیرا ما بر این باوریم که این حادثه و هر حادثه دیگر باید در اصلاح رویکردها و برنامه ها تاثیر عمیقی بگذارد. در این میان نکته دیگر کم اطلاع بودن برخی از کوهنوردان و دست اندرکاران است که از فضای نسبتا دور به نقد همه این تلاشها می پردازند و می گویند: اقدام قضایی چرا ؟ و ما از این عزیزان می پرسیم وقتی آنها حقیقت را نمی گویند و هر لحظه به تناقض گویی ادامه می دهند، تشکلی یا نهادی در کوهنوردی جهت رسیدن به واقعیت حادثه قدمی برنمی دارد، چه باید کرد؟ آیا باید اجازه داد که این حادثه نیزمثل  بسیاری دیگر از حوادث کوهنوردی  به فراموشی سپرده شود؟ آیا می توان به خانواده نعمتی گفت دیگر دنبال موضوع را نگیرید ؟

و ما بار دیگر اعلام می کنیم تمامی تلاش گروه قاجر و خانواده سامان نعمتی در جهت روشن شدن حقیقت و کسب تجربه ای اثر گذار در جهت اعتلاء رشته کوهنوردی است .  

بیشتر بخوانید
اطلاعیه

مراجعه کنندگان محترم سایت : عمده دلیل تاخیر زمانی در ارائه مطالب بخصوص در رابطه با حادثه نانگاپاربات این می باشد که ما سعی داریم بدور از شتاب زدگی و با دور شدن از واکنش های احساسی و زودگذر ، نقدها و نظرات خود که بسود کوهنوردی باشد مطرح کنیم که یکی از لازمه های این موضوع تحمل چند روز سپری شدن از هر اتفاق است با این وصف ایراد مطرح شده توسط برخی از دوستان را پذیرفته و سعی در اصلاح معقول آن خواهیم داشت

روی سخن سامان های بعدی با انجمن کوهنوردی  

دوشنبه ۲۳/۱۰/۸۷ در محل باشگاه دماوند یک بار دیگر عکس و فیلم های صعود تیم نانگاپاربات به نمایش گذاشته شد تا به زعم برگزارکنندگان جلسه به تردیدهای ایجاد شده در خصوص عدم صعود به قله پاسخ داده شود . ولی آنچه در این جلسه ارائه شد چیزی جدید نبود که بتواند تردیدهای ایجاد شده را برطرف کند در نتیجه همچنان اشکالات مطرح شده بدون پاسخ مانده است . این مسئله بهمراه مشکل اصلی این تیم یعنی رها کردن همنورد خود در ارتفاع ۷۸۰۰ متری بهمراه تناقض گوییها و ابهامات ، کارنامه بسیار تیره و تاری را برای این صعود و حامیانش (انجمن و باشگاه دماوند) رقم زده است . وبدون شک با این شیوه برخورد با موضوع خروج از آن محال است . جالب اینکه برخی همچنان چشمان خود را بسته و با واقعیت گریزی و با تکیه بر طناب پوسیده خود فریبی به صحنه می آیند . در این جلسه به ارزشهای صعود اشاره می‌شود و دیگران را متهم به ندیدن و باور نکردن می کنند در حالیکه ساده ترین ، ملموس ترین و دردناک ترین صحنه این صعود یعنی رها شدن و تنها ماندن یک همنورد را از یاد می برند و حتی حاضر نیستند نیم نگاهی هم به اشکالات روشن تیم داشته باشند ونادیده می گیرند که بزرگترین حرکت ضد ارزشی در این صعود اتفاق افتاده است . از طرف دیگرعملکرد انجمن کوهنوردان قابل توجه است که در چند مقطع با انتشار بیانیه ای به صحنه آمده است و بیشتر از آنکه دغدغه رشد کوهنوردی را داشته باشد ظاهر شدن در نقش سخنگو وتبعیت از  تیم نانگا را دنبال کرده است  و حتی یک بار هم این جرات و شهامت را نشان نداده که بعنوان مرجعی مستقل و مردمی _ به زعم خود _ به اشکالات این تیم در خلق حادثه اشاره کند در بیانیه جدید خطاب به سرپرست و مدیر فنی تیم  پس از تبریک و تشکر معمول در بیانیه های انجمن در بخش میانی عنوان کرده  « … سایه ی غم انگیزی که درگذشت زنده یاد سامان نعمتی بر این صعود انداخت ، مانع از آن شد که شادمانی شایسته ای در این رویداد مهم داشته باشیم . در حالی  ، این خسران جبران ناپذیر فرصتی شد تا یک بار دیگر ، جلوه هایی از نقد دل سوزانه را در کنار ایرادگیری های غیر اصولی ببینیم و از این رهگذر بر دانش و تجربه ی خود بیافزاییم . برخورد شما با منتقدان و معترضان که تقریبا در همه جا با متانت همراه بوده و حضور مسئولانه در نشست های پرشمار برای پاسخگویی به این افراد ، نمود برجسته ی دیگری از ارزش های برنامه نانگاپاربات است …» که حکایت از آن دارد که انجمن ناراحت است از اینکه بدلیل سایه غم انگیز ناپدید شدن سامان نعمتی نتوانسته اند مراسمی در خور داشته باشند و دیگر کاری به این ندارد چرا اینگونه حادثه ای باید اتفاق بیافتد و بجای اظهار تاسف برای قربانی شدن یک کوهنورد ،برای نداشتن مراسم شادمانه متاسف است و نمی گوید چراباید یک همنورد در غربتی همیشگی بماند . به نقد های دلسوزانه و غیر اصولی اشاره کرده است . که باید از دست اندرکاران انجمن پرسید ، شما که همه ایرادات و نقدها را غیر اصولی می دانید . منظورتان از نقد دلسوزانه چیست ؟ حداقل شما بعنوان مرجعی مدعی پیشروبودن در کوهنوردی مستقل به نقد دلسوزانه می پرداختید تا دیگران یاد بگیرند که نقد دلسوزانه چیست . شاید منظور از نقد دلسوزانه همان تعاریف پیوسته انجمن و باشگاه دماوند است ! آیا تا بحال به این فکر بوده اید در راهی گام بردارید که  قفل سکوت و تناقض گویی تیم شکسته شود .مسلم است که نه ! لذا تا بحال چیزی از انجمن محترم بعنوان نقد نشنیده ایم پس لطفا تا زمانی که خود انجمن در مورد نقد از نوع دلسوزانه اش و مطابق با عرف جامعه قدمی برنداشته در مورد نقد  کمتر اظهار نظر شود بهتر است . لابد در خلوت جمع های خود به آن می پردازید اما امروز بحران این صعود در سطح جامعه مطرح است نقد در خلوت و حرف های درگوشی دردی را دوا نمی کند نکته دیگر تلاش برای خلق افتخاری جدید و عجیب برای تیم نانگااست و آن صادر کردن حکم متانت ، نقدپذیری و حضور مسئولانه برای تیم نانگا است و معلوم نیست با کدام ملاک عملی و عینی از عملکرد این تیم به این یقین رسیده اند . و جالب اینکه مستند ترین طرح کننده مسائل شخصی  و دامن زدن به برخورد خارج از عرف در مورد مخالفان به همین تیم برمی گردد که در سایت شان خود نمایی می کند و باز انجمن محترم معلوم نمی کند که این تیم چگونه می خواهد راهگشای صعود های نو و کم سانحه باشد . لابد تنها با به به و چه چه و چشم پوشی از همه آن اشتباهات و تناقض گویی ها  که چندین ماه است که بارها و بارها گفته می شود اما دریغ از پاسخ و تلاش برای اصلاح.  و شاید تنها چیزی که ازمتن عملکرد های باشگاه دماوند و انجمن بتوان بیرون کشید این باشد که انجمن و باشگاه و تیم نانگا و همه هم فکرانشان در مورد صعود به نانگاپاربات در گروه خوب ها و دیگران اعم از ریز و درشت در گروه بدها  قرار دارند . و همیشه بیاد داشته باشیم مهمتر از تصور خود در مورد عملکرد مان ، برداشت دیگران اهمیت دارد و شما انجمن یان عزیز همواره این پیام را رسانده اید که از همه برتر هستید . این قصه تلخ را هنگامی شاهد هستیم  ، که انجمن کوهنوردی ایران بر اساس ماهیت و ظرفیت ، رسالتی بس بزرگتر ازاین نوع عملکرد فعلی دارد . این انجمن ظرفیت فراگیر شدن در تمام کشور را دارد و به تعبیری متعلق به همه کوهنوردان ایران زمین است نه چند نفر …. ولی متاسفانه از آنجا که این انجمن امروز اسیر محدودیت ها و منافع گروهی قلیل شده است باید روندی تحلیلی را پذیرا باشد . مگر اینکه شما بزرگوارانی که امروز در صدر انجمن جای گرفته اید باور کنید که این انجمن متعلق به همه کوهنوردان است و متناسب با این باور گام بردارید و به مرجعی فراگیر در هر حادثه و برنامه مبدل شود که تنها به منافع مشترک و بلند کوهنوردی و جامعه روبه توسعه ایران زمین می‌نگرد .و به یکی از بزرگترین خلاء ها در کوهنوردی ایران خاتمه داده شود . به امید آنروز ، که بدون شک برای رسیدن به آن ،  باید براساس اصول انسانی جنگید .

بیشتر بخوانید
بحران برنامه نانگاپاربات
سرانجام اعضای تیم نانگاپاربات باشگاه دماوند ناچار شدند در برابر افزایش پرسش ها و تردیدها پیرامون صحت خبر صعود خود به قله ی اصلی نانگاپاربات ، در مقام پاسخ گوئی برآمده و فشار افکار عمومی جامعه ی کوه نوردی ایران را در این باره جدی بگیرند .      آنان روز دوشنبه ٢٣/١٠/٨٧  و  در جلسه ی هفتگی باشگاه شان ، فیلم کوتاه دیگری از آخرین مرحله ی برنامه نانگاپاربات را ارائه دادند که در آن به جز گفت و گوهای رد و بدل شده ( که می تواند در جریان یک صداگذاری جدید بعدا به نماهای فیلم اضافه شده باشد ) هیچ دلیل مستند و قانع کننده ای برای اثبات صعود قله ی اصلی نانگاپاربات وجود نداشت . آنچه در این فیلم به نمایش درآمد همان تصاویر و نماهای قبلا منتشر شده ای بود که پرسش ها وتردیدها پیرامون صحت خبر صعود را به عنوان وجه دیگری از بحران برنامه ی نانگاپاربات _ در کنار بحران مرگ سامان نعمتی  _ برای اعضای این تیم رقم زده بود و نکته ی عجیب آن که : دفاع آنان از عملکردشان در زمینه ی صعود یا عدم صعود ، در شرایطی صورت می گرفت که به هیچ یک از ابهام و سوال های ناگزیر در باره روایت های متناقض در توجیه دلایل رها کردن و مرگ همنوردشان هنوز هیچ پاسخی نداده اند.

 

می گویند نانگاپاربات را صعود کرده اند اما …

اما آخرین تصاویر و عکس های صعودشان نسبت به آخرین تصاویر و عکس های دیگر کوه نوردان جهان که به این قله صعود کرده اند و در کنار   _ و کاملا در کنار   _   آن نشانه ی   ثابت  و  همیشگی قله ، سندی   ( عکس یا فیلم ) برای اثبات  عملکردشان  ارائه   می دهند ، هیچ شباهتی را نشان نمی دهد ! چرا ؟!


.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.


بیشتر بخوانید