گزارش صعود به قلل دالانپر و بزسینا

مورخ ۱ تیرماه ۴ تن از اعضای باشگاه قاجر موفق به صعود قلل دالامپر و بزسینا  در آذربایجان غربی شدند.

گزارش کامل برنامه را در ادامه مطلب مطالعه نمایید.


گزارش برنامه…

روز چهارشنبه ساعت هفده به همراه آقایان طیب صالحی، شهرام نعمتی و رحمان مرادیانی به سمت اشنویه حرکت کرده و ساعت ۲۲:۳۰ دقیقه به اشنویه رسیدیم و مورد استقبال همنورد عزیزمان آقای جعفر صادقی قرار گرفتیم. 

آقای صادقی از کوهنوردان بااخلاق اشنویه هستند. شب را میهمان آقای صادقی بوده و روز پنجشنبه ساعت شش از خواب بیدار شدیم و بدون اتلاف وقت به سمت منطقه دزج مَرگَور حرکت کردیم و بعد از حدود یک ساعت به دزج رسیدیم. 

از طریق جاده نظامی به سمت بالا ادامه مسیر دادیم و در زیر قله بزسینا ماشین را پارک کرده و لوازم موردنیاز را برداشته به سمت دهلیز مرکزی قله یبزسینا حرکت کردیم. 

بعد از یک شیب ملایم، به دریاچه ی پای دیواره بزسینا رسیدیم که زیبایی وصف‌ناپذیری را دارا بود.

خوشبختانه وضعیت برف برای صعود مناسب بود و به راحتی توانستیم صعود کنیم. 

دهلیز با شیب تقریبا چهل و پنج درجه در رخ شمالی کوه قرار گرفته و از دو طرف توسط دیواره های تقریبا ریزشی احاطه شده و در انتها به پیشانی پنجاه و پنج تا شصت درجه ختم می شد. 

بعد از صعود دهلیز به قله رسیده، استراحت کوتاهی کردیم و آقای صادقی مناطق اطراف را به ما معرفی کردند. چشم انداز قلل و برفچال های اطراف بسیار کم‌نظیر بودند و وجود هر بیننده ای را سرشار از طراوت و اشتیاق می کرد. از ضلع شرقی کوه پایین آمدیم و از کنار دریاچه دیگری عبور کردیم. 

کل فرآیند صعود از کنار خودرو شخصی و برگشت به نقطه ی آغاز دو ساعت و ربع بطول انجامید.

 به پیشنهاد آقا جعفر برای آشنایی و لذت بردن بیشتر از طبیعت این منطقه، جاده  نظامی را در جهت غرب ادامه دادیم و تا آخرین نقطه که به پاسگاه مرزی ختم می شد، به مسیر ادامه داده و از دیدن چشم‌اندازهای بدیع و دلربا بهرهمند شدیم.

 مسیر طی کرده را باز گشتیم و ناهار را کنار چشمه ای با آب گوارا صرف کرده پایین آمدیم تا به دوستانمان برسیم. آقا جعفر زحمت کشیدند و دوستانی از شهرهای پیرانشهر، اشنویه و ارومیه را دور هم جمع کرده تا همگرایی و همدلی را در میان همه ما بیش از پیش به وجود بیاورند. 

امیدوارم این باب آشنایی باعث انجام فعالیتهای مشترک بین‌باشگاهی شود و فعالیتهای هدفمند و جدی با تلاش دوستان و همنوردان با سطح کیفی بالا به حقیقت بپیوندد.

 بعد از رسیدن به روستای کوڵهبی(گل‌بهی) خودروهای شخصی را پارک کرده و کوهپیمایی در امتداد جاده  خاکی آغاز شد. 

دوستان از باشگاه های ههڵگورد پیرانشهر، باران اشنویه، ٸهورین ارومیه و قاجر قروه به هم دیگر معرفی شدند  در کنار هم همدل و یکرنگ به سمت بالا حرکت کردیم.

 چشم انداز مناظر رویایی منطقه و آب گوارا و زلال چشمه های مسیر مانند اکسیری در تن و جان رسوخ می کرد و احساس خوشبختی و شادمانی را به روح انسان تزریق می کرد. 

جاده خاکی به محل کمپ منتهی می شد و خودروهای زیادی در تردد بودند. کوهنوردان و عشایر و مردمان محلی منطقه حضور پررنگی دارند. 

با دیدن خودروهای مختلف در جاده خاکی به فکر بازگشت مسیر طولانی افتادیم و افسوس می خوردیم که ای کاش ما هم خودرو شخصی را  بالا میاوردیم تا روز بعد سریعتر پایین برگردیم (روز جمعه قرار بود قله ی دالانپر را صعود و بدون اتلاف وقت به سمت قروه حرکت کنیم تا شب را بتوانیم به قروه بازگردیم). 

آقا شهرام و آقای صادقی با یکی از خودروهای محلی به روستا برگشتند تا خودرو شخصی رو بالا بیاورند. آقای صالحی و رحمان و بنده هم از فرصت استفاده و کنار چشمهای زیبا زیراندازها را پهن کرده و استراحت کردیم. تیم هم به مسیر ادامه داده تا به محل چادرها موسوم به مێرگهفاڵ برسند. استراحت ما به خواب تبدیل شد و حسابی توانستیم تجدید قبا کنیم. 

بعد از آمدن آقایان نعمتی و صادقی ما هم سوار بر خودرو به سمت مێرگهفاڵ مسیر را ادامه دادیم. نرسیده به مێرگهفاڵ جاده توسط برف مسدود شده و ما هم خودرو را پارک کرده و تا مێرگهفاڵ پیاده رفتیم. بعد از رسیدن به مێرگهفاڵ چادرها را برپا و استراحت کردیم.

هم‌ صحبتی با همنوردان یکی از جذابترین قسمت‌های برنامه های مشترک است. دوستانی با افکار، عقاید و دیگاههای مختلف درکنار هم تبادل نظر می کنند و دنیایی از تجربه و درایت را پیشِ روی ما تازه کارها به اشتراک می گذراند تا ما از این تجربه هایی که به گرانی و سختی به دست آمده، به راحتی و البته رایگان استفاده کنیم و درس اخلاق و بزرگواری را در جوار این عزیزان یاد بگیریم. امیدوارم که شاگرد خوبی برای این مکتب عرفانی و عاشقانه باشیم.

سیدکمال حسینی از کوهنوردای بااخلاق و خوش‌ روی بوکانی که همراه با تیم خود در منطقه حضور داشتند، مارا مفتخر کرده و به کمپ ما آمده و با دیدارشان باعث شاد شدن بیشتر دل ما شدند.

روز جمعه ساعت ۵ صبح بیدار شدیم و ساعت ۶:۳۰ به سمت قله حرکت کردیم. با سرقدمی آقا داوود پیش رفتیم. شوخی‌های آقا حاتم باعث مضاغف شدن روحیه ی تیم می شد. این مرد طراوت و لطافت کوهستان‌های هومل و گیارنگ و زیبایی‌های چشمه ساران و آبشارهای سردشت را در وجودش نهفته دارد. بعد از سه ساعت به قله دالانپر رسیدیم که مرز بین سه کشور ایران، عراق و ترکیه است.

 از فراز قله ی دالانپر شهر شمزینان در شمال کردستان(ترکیه) قابل مشاهده است، شهری در محاصره ی کوهها و جنگلها که زیبا به نظر می رسد.  

بر روی قله، آقای اسمعیل قزاق پدر کارزان قزاق قهرمان اسکی‌ کوهستان با چای از تیم پذیرایی کردند. امیدواریم این جوان آینده دار در عرصه های مختلف موفق و سربلند باشند. 

بعد از گرفتن چند عکس یادگاری، از همه دوستان خداحافظی کرده و به سرعت بسمت پایین حرکت کرده، به مێرگهفاڵ رسیدیم، چادر را جمع کرده و به سمت محل پارک خودرو به راه افتادیم. بعد از ده دقیقه به خودرو رسیده و به سمت آبشار سووله دووکهڵ به راه افتادیم. آبشاری تقریبا بلند با آب فراوان و زیبایی خیره کننده که یک جاذبه توریستی محسوب می شود. 

بعد از بازید از آبشار، از طبیعت زیبای دالانپر و بزسینا خداحافظی کرده و به سمت اشنویه حرکت کردیم. ناهار را در کنار چشمه های بزرگ با آب فراوان صرف کرده و در کنار چشمه کتیبه ای چهار هزار ساله مربوط به دوران ماننایی‌ها(قرن هشتم تا ششم قبل از میلاد) قرار دارد که متاسفانه به علت غفلت همیشگی مسٸولین، تخریب شده است. به اشنویه رسدیم و بعد از خداحافظی از آقای صادقی با خاطری خوش و تجربه ای ناب و دلپذیر، به سمت قروه حرکت کرده و ساعت ۲۱ به قروه رسیدیم.

در پایان از آقای صادقی دوست و همنورد عزیزمان تشکر ویژه داریم که در این برنامه در نهایت محبت و مهمان‌نوازی، تجربه زیبایی را برای ما به ارمغان آوردند.

گزارش از محمد ظاهری

تاریخ اجرای برنامه: ۱ تیر ماه ۱۳۹۸
شرکت کنندگان آقا: طیب صالحی، شهرام نعمتی، رحمان مرادیانی و محمد ظاهری (سرپرست)

۱ دیدگاه در “گزارش صعود به قلل دالانپر و بزسینا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *