گزارش اکسپدیشن بین المللی غار ورونیا Krubera cave (Voronya cave)
بر اساس اخرین رتبه بندی غارهای دنیا ،غار کروبرا در رتبه اول این جدول و در کشور ابخازیا که به تازگی از کشور روسیه جدا شده و استقلال خود را به دست اورده است قرار دارد . عمق این غار ۲۱۹۷ متر و طول افقی ان در حدود ۴۳۲/۱۳ متر میباشد که از لحاظ ساختار زمین شناسی در یک لایه لایمستون قرار دارد.  
غار ورونیا در زبان روسی به معنای غار کلاغ است ، دلیل این نامگذاری وجود کلاغ های بسیار در دهانه و چاه اول این غار میباشد که توسط غارشناسان شهر کیف ، اکراین و پس از پیمایش این غار در سال۱۹۸۰ به این نام معروف گردیده است. نام دوم این غار کروبرا است که در سال ۱۹۶۰ توسط غارشناسان گرجستان پس از اکتشاف دهانه و ارایه گزارش الکساندر کروبر به این نام خوانده شد.
گزارش برنامه در ادامه مطلب…
هیوا احمدی در  (دهانه و چاه اول غار)

به نام خالق زیبایی ها       
گزارش اکسپدیشن بین المللی غار ورونیا
Krubera cave  (Voronya cave)
نویسندگان :
عبدالرضا ابراهیمی
هیوا احمدی
مقدمه
درباره غار: 
بر اساس اخرین رتبه بندی غارهای دنیا ،غار کروبرا در رتبه اول این جدول و در کشور ابخازیا که به تازگی از کشور روسیه جدا شده و استقلال خود را به دست اورده است قرار دارد . عمق این غار ۲۱۹۷ متر و طول افقی ان در حدود ۴۳۲/۱۳ متر میباشد که از لحاظ ساختار زمین شناسی در یک لایه لایمستون قرار دارد.  
غار ورونیا در زبان روسی به معنای غار کلاغ است ، دلیل این نامگذاری وجود کلاغ های بسیار در دهانه و چاه اول این غار میباشد که توسط غارشناسان شهر کیف ، اکراین و پس از پیمایش این غار در سال۱۹۸۰ به این نام معروف گردیده است. نام دوم این غار کروبرا است که در سال ۱۹۶۰ توسط غارشناسان گرجستان پس از اکتشاف دهانه و ارایه گزارش الکساندر کروبر به این نام خوانده شد.
موقعیت و ساختار زمین شناسی: 
موقعیت مکانی ان در ارتفاعات نزدیک دریای سیاه و در فاصله ۲۷۰۰ متری از سطح دریاهای ازاد قرار دارد. این غار در صفحه عربیکا و در یک لایه کارستیک از جنس لایمستون قرار دارد، همچنین از نظر زمان شکل گیری نیز میتوان ان را متعلق به دو دوره کرتاسه و ژوراسیک دانست، که به سمت جنوب غربی دریای سیاه ادامه دارد. در سالهای گذشته در قسمت شمال غرب ، شمال ، شمال شرق و شرق صفحه عربیکا غارهای عمیق زیادی وجود دارد که عمدتا در درون دره های عمیق قرار دارند. که عمق یکی از انها تا ۱۷۵۰ متر نیز میرسد. 
در مجموع حدود صدها غار در این منطقه شناسایی شده که ۱۵ عدد از انها بالای ۴۰۰ متر بوده و ۵ عدد از انها بالای ۱۰۰۰ متر هستند. که برخی از انها در شکل زیر مشخص گردیده است. 
غار کروبرا در ارتفاع ۲۲۵۶ متری از سطح دریا و در دره اورتوبالاگان قرار گرفته است ، شایان ذکر است که در این دره ۳ غار دیگر وجود دارد که تا عمق ۱۰۰۰ متری پیشروی نموده ان و یک غار نیز تا عمق ۵۰۰ متری اکتشاف شده است.
عکس شماره ۲
تاریخچه اکتشافهای انجام گرفته: 
در ابتدای قرن ۲۰ میلادی، منطقه ای که غار ورونیا در ان قرار گرفته توسط غارشناس فرانسوی ادوارد الفرد مارتل مورد بازدید قرار گرفت و چندین مقاله در مورد ان به چاپ رسید. در سال ۱۹۰۹ و ۱۹۱۰ نیز الکساندر کروبر از روسیه چند برنامه علمی را در این منطقه اجرا نمود و سپس مشاهدات میدانی خود را به چاپ رساند. 
در این غار ۲ مسیر یا شاخه وجود دارد که اولین شاخه ان در سال ۲۰۰۱ و ابتدا تا عمق ۱۷۱۰متر پیش روی نمود و توانست با اختلاف ۸۰ متر از غار لامپرچسوفن ، اطریش عبور نماید ورکورد عمیق ترین غار جهان را در ان سال به ثبت برساند. در سال ۲۰۰۴ و اولین مرتبه در تاریخ غارشناسی، غارشناسان انجمن غارشناسی اکراین توانستند به عمق ۲۰۰۰ متری و سپس ۲۰۸۰ متری دست یابند . غواص اکراینی گنادی ساموخین توانست در سال ۲۰۰۷ با غواصی در حوضچه انتهایی غار، طول ان را به میزان ۴۶ متر افزایش دهد و در سال ۲۰۱۲ پس از دومین غواصی ، ۵۲ متر دیگر به عمق ان اضافه گردید و در نهایت به عدد ۲۱۹۷ متر رسید.
فعالیتهای غارنوردی و غارشناسی:
سال ۱۹۶۰ 
ابتدا در این سال غارشناسان اهل گرجستان اکتشاف و جستجوهای میدانی خود را برای دسترسی به دنیای زیر زمین اغاز نمودند. انها توانستند یک چاه غار ۹۵ متری را در منطقه دره اورتوبالاگان که غار کروبرا در ان قرار دارد اکتشاف و پیمایش نمایند، تا قبل از سال۱۹۸۰ تعداد محدودی غار وجود داشت که دارای عمق بالاتر از ۳۱۰ متر و در منطقه عربیکا قرار داشت.
سال ۱۹۸۰ 
پس از جستجو و اکتشاف در این متطقه توسط سرپرست گروه الکساندر کلیمچاک و بررسی دره ها و نواحی مختلف، تصمیم بر ان شد که دره اورتوبالاگان به دلیل دارا بودن پتانسیل بالاتر برای جستجو و اکتشاف انتخاب گردد. انها توانستند با کمک کلوپهای غارنوردی اکراین ۵ غار عمیق تر از ۱۰۰۰متر در این دره شناسایی و پیمایش نمایند. تیم اکراین توانست با کار مداوم و برنامه ریزی شده که تا سال ۱۹۸۶ ادامه یافت ، عمق یکی از غارها را که در ابتدا ۱۶۰ متر بود ، تا ۱۱۱۰ متر افزایش دهد و یک رکورد جدید بر جای بگذارد. همچنین انها توانستند غار دیگری را در سال ۱۹۸۷ تا عمق ۱۲۰ متری پیمایش و ان را به چاه غاری در ان منطقه متصل نمایند که در نهایت تا عمق ۹۵۶ متری پیش روی انجام گرفت. 
از سال ۱۹۸۲ غارنوردان اکراین تنها ۲۰۰ متر از غار کروبرا و ان هم از ورودی کیوبیشفسکایا را پیمایش نمودند، در سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷ این غار (ورونیا یا کلاغ) توانست تا عمق ۳۴۰ متر پیشروی نماید و نام ورونیا که به معنای کلاغ است را به دلیل وجود کلاغ های ژیاد در همان چاه اول به خپد اختصاص داد.
سال ۱۹۹۰ تا اوایل ۲۰۰۰ 
در سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ کشور ابخازیا که به تازگی استقلال خود را به دست اورده بود ، محدودیتهایی را برای ادامه غارنوردی و اکتشاف غار وضع نموده بود. در سال ۱۹۹۸ مجددا بررسیهای زمین شناسی و غارشناسی اغاز گردید و در سال ۱۹۹۹ در یک اکسپدیشن که توسط غارنوردان و غارشناسان انجمن اکراین به رهبری یوری کازین شکل گرفته بود ، مجددا کار بر روی غار کروبرا اغاز گردید و دو شاخه ، در عمق ۲۲۰ -, ۲۵۰ شناسایی گردید که در ۲ جهت مختلف پیشروی مینمود. شعبه اصلی تا عمق ۷۴۰ متر و شعبه دیگر که نیکیوبیشفسکایا نامیده میشود تا عمق ۵۰۰ متری اکتشاف گردید. 
در اگوست سال ۲۰۰۰ پس از یک برنامه ریزی دقیق، عمق غار به ۱۲۰۰ و در ماه سپتامبر به عمق ۱۴۱۰ متر رسید . 
 ژانویه ۲۰۰۱ تیم اکراین توانست تا عمق ۱۷۱۰ متری پیشروی نماید و به رکورد عمیق ترین غار دنیا که در خارج از اروپای شرقی قرار داشت دست یابد. 
آگوست همین سال سرپرست برنامه یوری کازین ۴ کمپ در عمقهای ۵۰۰- ، ۱۲۰۰- ، ۱۴۰۰- این غار برقرار نمود. همچنین کمپ دیگری در عمق ۵۰۰- متری شاخه دیگر غار تثبیت نمود ، زیرا معتقد بود که ان شاخه نیز دارای پتانسیل برای رسیدن به عمق بالاتر می باشد. 
از سال ۲۰۰۱ کلیه برنامه های انجام گرفته توسط انجمن غارشناسی اکراین تحت عنوان “صدای پرتگاه” نامیده شد و کلیه برنامه ها با محوریت اعضا تاثیر گذار آن : ا. کلیمچاک، ی.کازین ، گ.ساموخین و ک.مارکوفسکی و البته با کمک و همراهی تیم هایی از کشورهای فرانسه، اسپانیا ، روسیه، مولدووا، بلغارستان، انگلستان، ایرلند، اسراییل و لیتوانی به عنوان یک کار مشترک و گروهی انجام گرفت. 
اکتشافاتی که تا عمق ۱۴۴۰ و سپس ۱۶۶۰ متری غار و در سال۲۰۰۳ انجام گرفت توسط تیم CAVEX  انجام گرفت و تا قسمتی به نام چاهک اول پیشروی نمودند. این تیم توانست در سال ۲۰۰۴ وطی یک کار مشترک با انجمن اکراین به چاهک دوم به نام “Blue Lake” برسد و پس از عبور از ان عمق ۱۸۴۰ متری را ثبت نماید، این چاهک بر اساس نقشه تیم اکراین در عمق ۱۷۷۵ متر قرار دارد.
سال ۲۰۰۴ 
اگوست ۲۰۰۴ سرپرست تیم اکراین را نیکولای سولوویف و الکساندر کلیمچاک برعهده داشتند که در شاخه اصلی و پس از ۲ چاهک کار خود را با برقراری کمپ ۱۶۴۰ متر اغاز نمودند و توانستند پس از اکتشاف یک مسیر جدید تا عمق ۱۸۴۰ متر پیشروی نمایند. 
انجمن غارشناسی اکراین در اکتبر ۲۰۰۴ برنامه دیگری را به سرپرستی یوری کازین در شاخه اصلی این غار برنامه ریزی نمود، این تیم توانست مسیر جدیدی را اکتشاف نماید و نام ” پنجره ها” را بر روی ان بگذارد، اما این مسیر به یک تالار بسته در عمق ۲۰۸۰ متر تصل گردید و به همین دلیل نام “Game Over” را از آن خود نمود. این چنین بود که برای اولین بار در تاریخ غارشناسی عمق ۲۰۰۰ متری به ثبت رسید .
سال ۲۰۰۵ 
درژانویه و فوریه این سال یوری کازین سرپرست اکسپدیشن اکراین و هدف او ادامه کار بر روی شاخه اصلی غار بود. در قسمت پنجره ها که قبلا چنپین چاهک پیدا شده بود مجددا مورد بررسی قرار گرفت، نیکولای سولویف توانست با عبور از چاهک ویتوچکا به عمق ۱۹۸۰ برسد و مسیر همچنان ادامه داشت. در جولای همین سال تیم Cavex توانست پس از عبور از چاهک ویتوچکا و همچنین عبور از چاهک دیگری به نام ” دو کاپیتان ” عمق غار را به ۲۱۴۰ رساند. در ماه آگوست نیکولای سولویف در شاخه دیگر غار که نیکیو بیشفسکایا نامیده میشود به اکتشاف ادامه داد و توانست به رکورد قبلی که ۵۰۰ متر بود ۱۴۰ متر اضافه نماید و عمق این شاخه به ۶۴۰ رسید. در ماه اکتبر این سال مجددا اکسپدیشن ادامه یافت اما به دلیل سیلابها و طغیانهای روخانه درون غار در نزدیکی چاهک ویتوچکا ، یوری کازین ادامه اکتشاف را کنسل نمود 
سال۲۰۰۶ 
ماه اگوست و سپتامبر اکسپدیشن دیگری به سرپرستی یوری کازین در شاخه اصلی و در گذرگاه “دو کاپیتان ” که سال گذشته ناتمام باقی مانده بود ، ادامه پیدا کرد.
 این چاهک توسط گنادی ساموخین مورد بررسی قرار گرفت و او توانست عمق غار را به میزان ۱۷ متر افزایش دهد . این چنین بود که عمق غار به ۲۱۵۸ متر رسید. 
در شاخه نیوکیوبیشفسکایا نیز مارکوفسکی توانست با شکستن سنگهای مسیر از عمق ۶۴۰ متر به عمق ۱۰۰۴ متر برسد.
سال۲۰۰۷  
در اکسپدیشن  تیم CAVEX انها توانستند بعد از چاهک “دو کاپیتان ” به میزان ۳۰ متر از سطح اب غواصی نمایند. 
یوری کازین در آگوست و سپتامبر سرپرستی یک اکسپدیشن دیگر را بر عهده داشت ، در این برنامه گنادی ساموخین در چاهک دو کاپیتان غواصی نمود ، او توانست  ۱۴۰ متر در انتهای غار غواصی نماید و۴۶  متر به عمق غار اضافه نماید. بر این اساس عمق غار به ۲۱۹۱ متر رسید. 
در شاخه نیو بیشفسکایا نیز به سرپرستی مارکوفسکی ادامه اکتشاف سال قبل انجام گرفت و تیم ایشان توانست تا عمق ۱۲۹۳متر پیشروی نماید.
سال۲۰۰۸
انجمن غارشناسی اکراین به سرپرستی یوری کازین مقدمات اجرا برنامه دیگری را فراهم نمود. اکتشاف در شاخه نیکیوبیشفسکایا ادامه یافت. تیم پیشرو توانست تا عمق ۱۳۹۰ متر پیشروی نماید.
برنامه علمی و غارشناسی در شاخه اصلی غار اجرا شد، یک تیم غارشناس به سرپرستی آیداس گوتایتیس ازلیتوانی اجرا شد. 
این تیم تا حدود عمق۱۸۰۰ متر پیشروی نمود  و نام پروژه خود را .” از دو جهت به مرکز زمین ” نامید.
سال۲۰۰۹ 
انجمن غارشناسی اکراین در ماه آگوست و سپتامبر به سرپرستی یوری کازین اکسپدیشن دیگری را برگزار نمود. پس از تلاشی بسیار سخت انها توانستند در شاخه نیکیو بیشفسکایا تا عمق۱۵۵۷ متر پیمایش و اکتشاف را ادامه دهند.  
اکسپدیشن بین المللی” از دو جهت به مرکز زمین ”  که توسط آیداس گودایتیس سرپرستی میشد ادامه یافت و اعضا ان تیم مجددا به داخل شاخه اصلی فرود رفتند و برخی اطلاعات محیطی به همراه نمونه ابهایی را از غار برداشتند. 
همچنین میزان طغیان و بالا آمدن اب را بررسی نمودند ، در طی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ با بررسی مجموعه داده هایثبت شده توسط دستگاه هایی که در عمق۱۷۱۰ و ۱۸۰۰ متر قرار داشت. 
مشخص گردید که حد فاصل ماه می تا جولای ۲۰۰۹ و همچنین یک سری پالس ها در ماه اکتبر ۲۰۰۸ ، طغیانهایی به عمق ۱۲ متر در عمق حدود ۱۸۰۰ متر به وقوع پیوسته است. 
در این سال دستگاه  ثبت داده ها جابجا گردید و در عمق های ۱۸۰۰ متر ، ۱۹۸۰ متر و۲۱۴۰ متر قرار گرفت. 
سال۲۰۱۰ 
تیم  CAVEX به سرپرستی کنستانتین موجین در ماه جولای و آگوست اکسپدیشنی را برگزار نمود. 
  در این برنامه برای اولین بار پروژه زیست شناسی غار توسط این گروه در غار کروبرا انجام شد. 
در هنگام اجرا پروژه “دو راه به مرکز زمین ”  که به سرپرستی آیداس گودایتیس از لیتوانی انجام میگرفت ، یک خانم از کلوپ غارنوردی انیگما به نام سایول پانکیانی توانست در چاهک ویتوچکا و در عمق ۱۹۸۰ متری غواصی نماید. او همچنین توانست با عبور از چاهک “دو کاپیتان” به عمق ۲۱۴۰ متری از غار برسد.
سال ۲۰۱۲
در این سال اکپدیشن تیم ۹۵ با تعداد نفرات بیشتری کار خود را آغاز نمود ، غارنوردان و غارشناسان از ۹ کشور به مدت ۷۲ روز در غار کروبرا فعالیت نمودند. به دلیل تعداد زیاد نفرات که در غار فعالیت مینمودند ، کمپهای بیشتری در غار ایجاد گردید. گنادی ساموخین ، غواص غار اکراینی توانست به عمق ۲۱۹۷- برسد و رکورد جهانی جدیدی را به ثبت برساند. 
مقدمات برنامه:
همواره یکی از بهترین راه ها برای اطلاع رسانی و ان هم در سطح گسترده شبکه های اجتماعی بوده است، این بار فیسبوک در زمستان ۱۳۹۳ بار این مسیولیت را به دوش کشید.
 اکسپدیشن بین المللی غارنوردی و غارشناسی در عمیق ترین غار دنیا توسط سرپرست آن ، یوری کازین اعلام برنامه شد. تعدادی از غارنوردان ایران با ا ایشان و ان هم به صورت ایمیل مکاتباتی را انجام دادند.
 بر این اساس پس از صحبتهای دوستانه بین این غارنوردان ،در نهایت تعداد ۴ نفر از آنها برای این برنامه اعلام آمادگی نمودند. پس از هماهنگی های اولیه با یوری کازین سرپرست این برنامه ، تیم ایران کارهای گروهی را به ۲ بخش تقسیم نمود. 
هیوا احمدی مسیول خرید وسایل و تجهیزات غارنوردی از قبیل لباس غار ، درای سوت و … شد. عبدالرضا ابراهیمی نیز مسیول تهیه ویزا کشورهای روسیه و آبخازیا گردید، همچنین ایشان به عنوان نماینده تیم ایران با سرپرست برنامه مکاتبات نهایی را انجام داد. (تیم ایران به صورت کاملا مستقل و بدون سرپرست کار خود را در این اکسپدیشن انجام داد). 
پس از بررسی مسیرهای زمینی و هوایی، تصمیم کلیه اعضا تیم بر آن شد که ابتدا با اتوبوس از ایران به شمال ترکیه سفر نموده و سپس از طریق مرز دریایی ترکیه و روسیه به شهر سوچی مراجعت کنند، از آنجا نیز با ماشین سواری خود را به کشور آبخازیا ( مسافت شهرسوچی تا مرز کشور آبخازیا با ماشین ۲۰ دقیقه است) برسانیم.
 در تاریخ ۲۹/۰۴/۱۳۹۴ با بدرقه جمعی از دوستان از جمله اقایان جواد نظام دوست و پیمان یاوری که با حضور خود در ترمینال مسافربری تهران نیروی دوچندانی را به ما دادند ، تهران را به مقصد شهر ترابازون ترکیه ترک نمودیم. البته به دلیل عدم وجود سرویس مستقیم، مجبور شدیم در بین راه اتوبوس خود را تعویض نماییم و خود را به شهر ترابازون برسانیم. پس از رسیدن به این شهر متوجه شدیم که ناوگان دریایی از شهرترابازون  به شهر سوچی در آن طرف دریای سیاه و کشور روسیه وجود ندارد و متاسفانه خطوط هوایی نیز بسیار محدود است.
 به این شکل بود که نتوانستیم هیچ بلیط هواپیما و کشتی به شهر سوچی پیدا کنیم. تنها راه ممکن برای ما طی یک مسافت ۱۰۰۰ کیلومتری از شهر ترابازون به شهر استانبول و سپس از طریق مرز هوایی ترکیه به شهر سوچی در روسیه برویم.
 به محض رسیدن به فرودگاه آتاترک در استانبول ، بدون وقفه آنجا را به مقصد فرودگاه ادلیر سوچی ترک نمودیم. پس از رسیدن به این شهر از طریق اینترنت فرودگاه با سرپرست برنامه تماس گرفتیم و حضور خود را در روسیه اعلام کردیم، گنادی ساموخین به استقبال ما آمد .
 با ماشین ویتالی یکی دیگر از اعضا تیم  به سمت داخل شهر رفتیم تا بقیه اعضا fرا ملاقات کنیم و همگی با هم شهر سوچی را به مقصد آبخازیا ترک نماییم. پس از حدود نیم ساعت به مرز آبخازیا رسیدیم و از آن عبور نمودیم. اولین شهری که در آن توقف نمودیم شهر Tsantdripsh بود .  تعدادی از نفرات تیم از جمله غارنوردان کشورهای روسیه، اکراین، آمریکا و … هنوز به ما ملحق نشده بودند و در این شهر منتظر ماندیم تا تمامی آنها خود را به ما ببرسانند. بر طبق برنانه ریزی های انجام گرفته می بایستی اکسپدیشن کروبرا- ورونیا از تاریخ ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ (۰۱/۰۸/۲۰۱۵)  آغاز شود . 
نفرات تیم ایران:
+ عبدالرضا ابراهیمی (گروه کهرام -، کرمان) 
+ هیوا احمدی (غارنورد آزاد ،- کردستان) 
 
+ یوسف سورنی نیا (تهران) 
 
+ امیر گودرزی (گروه همت شمیران ،-تهران) 
 
روز شمار برنامه:
 یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴  (۰۲/۰۸/۲۰۱۵ )
صبح  دومین روز از اکسپدیشن با ماشین یکی از دوستان اکراینی خودمان را به شهر سوخوم پایتخت آبخازیا رساندیم ، ابتدا با کمک یکی از اعضا تیم به نام آنتوان ویزای کشور آبخازیا را گرفتیم. آنتوان به روسی و انگلیسی تسلط کامل داشت که باعث شد به راحتی ویزا بگیریم همچنین انتن در طول برنامه و اکسپدیشن زحمت ترجمه وکلیه ارتباطات بین تیم ایران و سرپرست برنامه را برعهده داشت. بعد از صرف نهار به یکی از فروشگاه های زنجیره ای در آن شهر رفتیم و کلیه  اقلام مورد نیاز  برنامه ، اهم از مواد غذایی و بهداشتی و سایر موارد را خریداری کردیم. 
دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ (۰۳/۰۸/۲۰۱۵)
پس از گذشت ۲ روز ، با کمک اعضا تیم و طبق برنامه ای که یوری کازین به ما گفته بود ، تمامی وسایل مورد نیاز برنامه ، مواد غذایی ، طنابها و تجهیزات بسته بندی شد. 
 
سه شنبه۱۳ مرداد ۱۳۹۴ (۰۴/۰۸/۲۰۱۵)
صبح روز چهارم به همراه یوری کازین و با یک کامیون ارتشی از شهر ساندریپچ حرکت نمودیم و  پس از ۵ ساعت رانندگی با عبور از جاده جنگلی و طبیعت بسیار زیبای منطقه خود را به نقطه نهایی که از قبل در نظر گرفته بودند رسیدیم. این نقطه در ارتفاع ۲۲۵۶ متر از سطح دریا قرار داشت و نقطه شروع حرکت ما از نقطه صفر سطح دریاهای آزاد بود، بدین ترتیب ما بیش از ۲۲۰۰متر را صعود کردیم. 
 
به دلیل اینکه امکان ادامه مسیر با کامیون وجود نداشت، کوله ها و وسایل را از کامیون تخلیه نمودیم. تعداد کوله ها و وسایل بسیار زیاد بود اما میبایستی تمامی کوله ها را خودمان تا کمپ اصلی که در نزدیکی غار  و در فاصله یک ساعته از کامیون قرار داشت ، با عبور از یک شیب ملایم ، با عبور از مسیری در دل کوه ها و مراتع با چشم اندازبسیار زیبا که می توانستیم روستاهای اطراف را از دور دست ببینیم ، باعث میشد خستگی راه را فراموش نماییم.
 طبق صحبت سرپرست برنامه یوری کازی تمام افراد تیم که ۱۶ نفر بود بایستی حداقل ۵ مرتبه بدون در نظر گرفتن لوازم شخصی خود لوازم گروهی  را به کمپ اصلی منتقل نمودند که در روز اول و دوم هیوا، عبدالرضا و امیر هر کدام ۷ مرتبه  از محل کامیون به کمپ اصلی کوله ها را جابجا  و هر دفعه ۲ کوله را به محل کمپ رساندند.
اما با وجود تلاش بسیار برای جابجایی کوله ها توسط نفرات تیم، تعداد زیادی از کوله ها باقی ماند و جابجایی انها به روزهای بعد موکول گردید. سرپرست برنامه از عبدالرضا، هیوا و امیر خواست که عصر همان روز برخی وسایل فنی از جمله طناب ، کارابین و مواد غذایی را به انتهای چاه اول غار که ۶۰ متر بود منتقل نمایند. که برای اولین بار توانستیم وارد عمیقترین غار دنیا ورونیا بشویم.
 
چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ (۰۵/۰۸/۲۰۱۵)
صبح روز پنجم بقیه کوله ها و وسایل را به کمپ اصلی منتقل نمودیم ، شب قبل یوری کازین سرپرست اکسپدیشن ، در جلسه ای که برای اعضا تیم گذاشته بود ، برخی وظایف را برای نفرات تیم مشخص نمود. 
بر این اساس مقرر شد که تجهیزاتی را که تا عمق ۶۰ متری پایین برده بودیم را به بالای چاه کمپ اول و در عمق ۴۰۰- منتقل نماییم. یوری برای این کار ۴ ساعت زمان تعیین نمود و به کلیه نفرات اعلام کرد که پس از اتمام این زمان هر کجای مسیر که بودید به بیرون از غار بیایید. جابجایی تجهیزات را آغاز نمودیم و پس از ۱۰ ساعت به کمپ اصلی بازگشتیم.
نکته: کمپ اول در عمق ۴۹۰- قرار دارد و دارای تراورسها و مسیرهای بسیار تنگ بود که عبور از آنها و آن هم با همراه داشتن  ۲ کوله بار سنگین، بسیار دشوار بود. 
پنج شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ (۰۶/۰۸/۲۰۱۵)
در جلسه برنامه ریزی که شب گذشته تشکیل شده بود، قرار بر این شد که عبدالرضا و هیوا در آشپزخانه و در بیرن غار فعالیت نمایند. بقیه اعضا گروه بقیه بارها را به داخل غار منتقل نمودند و عصر همان روز از غار خارج شدند. در جلسه شبانه ، سرپرست تیم برنامه اصلی را اعلام نمود. 
تعداد ۱۱ نفر به ۲ تیم تقسیم شدند:
  تیم اول متشکل از آقایان گنادی ساموخین سرپرست تیم اول، هیوا احمدی، یوسف، اندری و خانم اولگا بودند. تیم دوم لیلا سرپرست تیم دوم، اندری، عبدالرضا ابراهیمی  و امیر گودرزی، بریدی، اندروی بودند، این دو تیم را یوری کازی سرپرست  اکسپدیشن برای ورود به غار تشکیل داد. 
بر طبق برنامه ریزی قبلی ، تیم اول میبایستی روز ۷ آگوست وارد غار شده و در کمپ اول مستقر شود.  تیم دوم نیز که ۶ نفر بود ، باید ۸ آگوست وارد غار میشد و کلیه کوله های که از تیم اول و یا روز قبل جا مانده بود را به کمپ یک منتقل می کرد و تیم دوم تیم پشتیبان بود.
 یوری کازین سرپرست تیم اول را گنادی ساموخین از اکراین و سرپرست تیم دوم را لیلیا از اکراین تعیین نمود. خودش نیز در بیرون از غار باقی ماند و از طریق تلفن کابلی که در درون غار وجود داشت ، با اعضا تیم در تماس بود.
 یوری کازی، انتوان، لیونی و ساموئیل  نیز برای کار بر روی غار برچلسکایا که در نزدیکی غار کروبرا- ورونیا قرار داشت  بیرون غار ماندند و یوری کازی از طریق تلفن با تمامی تیم ها در ارتباط بود.
 
  (دهانه و چاه اول غار)
 
  پنج شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ (۰۷/۰۸/۲۰۱۵)
بعد از خوردن صبحانه به جمع آوری و بسته بندی وسایل شخصی که شامل کیسه خواب و برخی وسایل فنی اضافی از جمله یومار ، کرول ، استاپ و دستکش پرداختیم. پس از انکه تیم اول آماده فرود به داخل غار شد و کار خود را آغاز نمود، در درون غار هر شخص به تنهایی عمل مینمود و بارها و وسایل را جابجا می کرد ، اگر شخصی تندتر و یا آهسته تر می رفت، بقیه نفرات اجازه داشتند که از او عبور نمایند و به فرود یا صعود خود ادامه دهند. 
پس از یک تراورس سخت و طاقت فرسا به سر چاه اول غار رسیدیم. هیوا میگوید زمانی که به این نقطه از غار رسیدم ۳ عدد کوله که یکی مواد غذایی ، یکی ابزار و وسایل و دیگری کوله شخصی خودش بود را به همراه داشت . به درون چاه ۱۱۵ متری که بالا کمپ اول قرار دارد فرود آمده و کوله هایی که همراه خود داشت را در آنجا قرار داد. 
در اکسپدیشن سال گذشته برخی تجهیرات  کمپ به جا مونده بود ، که توسط تیم اول برای شب مانی تمیز شده و شب را در آنجا استراحت نمودند. 
  (کمپ اول)
 
جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۹۴ (۰۸/۰۸/۲۰۱۵) 
تیم اول که شب را در کمپ ۱ گذرانده بود ، خود را برای ادامه کار آماده نمود و در ساعت ۸ صبح، کمپ ۱ را به مقصد کمپ ۲که در عمق ۱۲۵۰ متری قرار داشت ترک کرد مسیر کمپ ۱ به کمپ ۲ کاملا عمودی بود و بسیار خطرناک به دلیل ریزشی بودن سنگ ها و درگیری با اب نیز داشت،  بلافاصله بعد از کمپ اول یک چاه به طول ۱۵۰- قرار داشت ، معمولا پس از عبور از این چاه وارد قسمتهای خیس غار می شدیم ، بنابراین لباسهای درای سوت که قبلا تهیه کرده بودیم را بایستی از ابتدا مسیر یعنی از همان کمپ یک می پوشیدیم. 
 
کمپ ۱ و کمپ ۲ با یکدیگر۷۰۰ متر  فاصله داشتند ، از نکات جالب توجه در این قسمت از غار، قرار گرفتن کمپ ۲ در یک تالار بسیار بزرگ بود. 
پس از رسیدن به کمپ ۲ با بیرون غار و کمپ اصلی تماس گرفتیم، تیم دوم نیز به همراه ۱۰ عدد کوله بار به کمپ ۱ در عمق ۴۹۰- رسیده بودند. شب را در کمپ اصلی استراحت نمودند و ساعت ۸ شب از طریق تلفن کابلی تمامی سرپرستان با یکدیگر صحبت نموده و برای روز بعد برنامه ریزی نمودند. 
 
شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ (۰۹/۰۸/۲۰۱۵)
تیم دوم شب گذشته را در کمپ ۱ استراحت نموده بود. بر طبق برنامه ریزی سرپرست برنامه ۹ کوله بار که در مسیر کمپ اصلی به کمپ اول جا مانده بود ، میبایست به  کمپ ۱ برسد  و ۴ کوله بار دیگر که در این عمق بود بایستی به عمق ۱۲۵۰ و به کمپ ۲ انتقال داده شود.
 بدین ترتیب اگر طبق برنامه ریزی پیش میفرتیم ، سهم هر نفر از اعضا تیم دوم ، ۲ کوله بار بود. اما سرپرست اکسپدیشن از طریق تلفن به ما اطلاع داد که ۲ نفر از اعضا تیم ۴ کوله را با خود به عمق۹۰۰- انتقال دهند و به کمپ ۱ بازگردند. 
تصمیم بر این شد که عبدالرضا از ایران ، برادی از آمریکا و آندری از اکراین پس از صعود به بالای چاه ۱۱۵ متری قبل از کمپ ۱ ، تعداد ۹ کوله بار را که در تراورس بالای این چاه قرار داشت به کمپ ۱ منتقل نمایند ،  لیلا سرپرست تیم دوم و اندرو ۴ کوله دیگر را به عمق ۹۰۰ متری ببرند.
پس از اینکه به بالای چاه رسیدیم متوجه شدیم که برادی از آمریکا از ناحیه آرنج دست چپ دچار آسیب شده و قادر به ادامه کار نیست. موضوع را به سرپرست برنامه اعلام کردیم و ایشان تصمیم گرفت که برادی به کمپ اصلی در خارج از غار بازگردد. در نتیجه عبدالرضا و آندری پس از تلاش بسیار سخت و طاقت فرسای تراورس آن هم با همراه داشتن هر کدام ۴ و ۵ کوله بار که وزن هرکدام از آنها به ۱۰ تا ۱۱ کیلوگرم میرسید به ابتدای چاه ۱۱۵ متری رسیدند. برای سرعت بخشیدن به کار جابجایی بارها.، یکی ۴ کوله و دیگری ۵ کوله بار را برداشت و به داخل چاه ۱۱۵ متری فرود رفتند.
لیلیا و اندرو هم هرکدام ۲ کوله و جمعا ۴ کوله را به عمق -۹۰۰ انتقال دادند ، سه نفر از اعضا تیم اول که در کمپ ۲ قرار داشتند از جمله هیوا از ایران به سمت بالا یومار زدند تا به تیم دوم در جابجایی کوله ها کمک کنند.  گنادی و اولگا نیز که در کمپ ۲ مستقر بودند، به فرود ادامه داده بودند و مسیر کمپ ۲ به ۳ را به طور کامل علامت گذاری کرده تا اعضا تیم از مسیر اصلی خارج نشوند. باید متذکر شویم که مسیر کمپ ۲ به ۳ دارای فرعی های زیادی است و امکان اشتباه بسیار زیاد بود در این مسیر غار. 
هر شب از طریق تلفن کابلی گزارش کارهای انجام گرفته به یوری کازین سرپرست برنامه داده میشد و از ایشان کسب تکلیف میکردیم. او از ما خواسته بود که فقط در تیم های ۲ نفره فعالیت نماییم و به هیچ عنوان به صورت انفرادی پیمایش و یا حرکت نکنیم ، همواره تا زمانی که کلیه اعضا تیم به کمپ بازنمی گشتند شام یا نهار صرف نمیشد .
دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۴ (۱۰/۰۸/۲۰۱۵)
تیم اول ساعت ۸ صبح به سمت کمپ ۳ که در عمق ۱۴۵۰ متری قرار دارد حرکت مینماید، پس ازحدود ۲ ساعت از کمپ دوم به کمپ سوم رسیدیم. با وجود اینکه مسیر بسیار کوتاه بود اما مسیرهای آن بسیار تنگ و صعب العبور بود، سرمای درون غار و وجود آب در این قسمت از غار ، پیمایش را سخت تر مینمود. و این در شرایطی بود که هر شخص میبایست ۲ عدد کوله غار را با خود حمل نماید. 
کمپ سوم در بین یک شکاف قرار داشت که یک طرف آن خالی بود و بوسیله طنابها که به صورت زیگزاگ در آن جا بسته شده بودند یک حفاظ مصنوعی ایجاد شده بود. البته به صورت ماهرانه ای و با استفاده از سنگها و سنگریزه های موجود در غار یک محل مناسب برای جادر زدن و شب مانی فراهم نموده بودند. پس از اندکی استراحت و صرف غذا ، لباسهایمان را پوشیدیم و به سمت سیفون اول که در عمق ۱۵۰۰- قرار داشت حرکت کردیم. 
 
همزمان با پیمایش غار ، کابل تلفن را نیز با خودمان تا ابتدای سیفون بردیم. گنادی جلوتر از ما حرکت کرده بود و زمانی که به او را دیدیم به ما گفت که آب سیفون را با یک شیلنگ خالی کرده و میتوانیم از آن عبور کنیم. بر این اساس ، ابتدا میبایست یک نفر از آن سیفون رد میشد و سپس با شیلنگ از آن طرف سیفون آب داخل آن را خالی مینمود تا نفر بعدی از آن عبور نماید، بعضی وقتا هم به طور کامل خالی نمیشد و مجور بودیم با نفس گرفتن از داخل سیفون رد شد.
 
پس از اینکه مطمئن شدیم که تلفن به درستی کار میکند به کمپ سوم بازگشتیم. 
در تیم دوم شرایط متفاوت بود، این تیم نیز توانسته بود با ۱۰ کوله بار که همراه خود داشت به کمپ دوم برسد. تعدادی از نفرات تیم به دلیل خوردگی قرقره ابزار فرود خود(استاپ) مجبور شده بودند از ابزار فرود دیگری استفاده نمایند زیرا طنابهایی که در چاه های بین کمپ اول و دوم غارهستند گل و لای ، شن وماسه زیادی قرار دارد که موقع فرود یا صعود از طناب به ابزار آسیب میرساند.
کروبرا غار بسیار سردی است به طوری که تمامی اعضا تیمهای اول و دوم مجبور بودند ۳ لایه لباس بپوشند. لایه اول از جنس پلار ، لایه دوم درای سوت و لایه سوم لباس غارنوردی ضد آب بود.
عصر همان روز پس از ارتباط تلفنی با سرپرست برنامه یوری کازین ازتمامی اعضا تیم دوم خواست که ۳ هدف و برنامه را در روزهای بعد اجرا نمایند:
۱. بررسی گالری ها و تالارهایی که در اطراف کمپ دوم بودند و یکی از آنها در عمق ۱۳۶۰- قرار داشت. 
۲. پشتیبانی ار تیم اول که در کمپ سوم و در عمق ۱۴۵۰ متری مشغول فعالیت بود.
۳. میبایستی هر روز ۲ نفر ساعت ۸ صبح از کمپ دوم به کمپ سوم بروند، وظیقه آنها جابجایی و انتقال باطری های دریل و سایر تجهیزاتی بود که شب قبل برای شارژ توسط موتور برق به کمپ آورده شده بود. این کار هر روز و تا روز آخر برنامه ادامه داشت.
سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ (۱۱/۰۸/۲۰۱۵)
در اولین ساعات صبح ، لیلیا سرپرست تیم دوم بود که ما او را لیلا صدا میکردیم به همراه اندری به سمت کمپ سوم حرکت نمودند و بقیه اعضا به همراه عبدالرضا و امیر جهت بررسی یکی از تالارهای اطراف کمپ دوم فعالیت خود را آغاز نمودند. 
بر اساس تماسهای تیم اول با بیرون از غار که ما هم صدای مکالمات آنها را می شنیدیم، متوجه شدیم که تیم اول موفق شده است سیم تلفن را در مسیرهای بعد از سیفون نصب نماید.
زمانی که به عمق نزدیک ۱۶۰۰ متر رسیدیم صدایی شبیه دریل از دور به گوشمان رسید ، در ابتدا فکر می کردیم که اعضا تیم مشغول سوراخ کاری هستند، اما وقتی به آنجا رسیدیم با یک رودخانه عظیم آب مواجه شدیم که از داخل دیواره غار وارد غار میشد و دبی آب بسیار زیادی داشت. این آبشار در قسمت پایین خود ، با تراش دادن سنگها توانسته بود آبشارهای کوچک و بزرگ زیادی را که بسیار لغزنده بودند و به سختی میشد از آنها عبور کرد را بسازد. هنگام نصب سیم تلفن در این قسمت حسابی خیس شدیم اما لباس درای سوت که داشتیم بسیار خوب عمل کرد و به هیچ عنوان اجازه نداد آب سرد غار به لباس های پلار که در زیر آن پوشیده بودیم نفوذ کند.
توانسته بودیم با تمام این سختیها و مشکلات ، خود را به عمق ۱۶۹۷ متر برسانیم .
در تیم دوم و زمانی که مشغول فعالیت در چاه های اطراف کمپ بودیم صدای انفجارهایی از چاه های پایین به گوش میرسید. بله یکی از روشهای اکتشاف که توسط تیم اکراین و سرپرست برنامه اجرا میشد ، استفاده از مواد منفجره برای باز کردن معابر بسیار تنگ غار بود. بر این اساس هر شب با استفاده از مواد اولیه و ابزاری که به داخل غار منتقل نموده بودیم ، اقدام به ساخت دینامیت می کردیم تا برای روز بعد آن را به مسول تیم بدهیم. ایشان نیز وی از سوراخکاری و قرار دادن دینامیتها در آنجا ، اقدام به انفجار و بازگشایی معابر تنگ می نمود.
همه نفرات تیم دوم در کمپ مستقر شدیم وپس از جلسه هماهنگی که معمولا هر شب بعد از شام برگزار میشد. قرار بر این شد که تمام ۵ نفر عضو تیم دوم ، صبح روز بعد برای انتقال باطری ها و تحهیزات به کمپ سوم بروند و از آنجا نیز غار را تا عمق ۱۶۹۷ متر پیمایش نمایند، سپس به کمپ دوم بازگردند.
پنج شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۴ (۱۲/۰۸/۲۰۱۵)
تیم دوم در اولین ساعت روز برای فعالیت آماده شد و ۴ نفراز اعضا آن ، عبدالرضا ، لیلا ، اندرو ، اندروی به سمت کمپ سوم حرکت نمودند. هیوا و عبدالرضا پس از چند روز یکدیگر را در این کمپ ملاقات نمودند . هیوا میگوید از دیدن عبدالرضا بسیار خوشحال شدم . تمامی اعضا تیم توانستند با یک کار گروهی و دقیق خود را به عمق ۱۶۹۷ متر برساندد ، سپس به کمپ دوم بازگردند. 
 
همانطور که اشاره کردیم ، تیم دوم نقش پشتیبان تیم اول را داشت و تجهیزات مورد نیاز تیم اول را از کمپ دوم به سوم منتقل می نمود .
بر اساس برنامه ریزی میبایستی هر روز ساعت ۷ صبح ، باطری های شارژ شده را از کمپ دوم به سوم منتقل میکردیم و در همانجا منتظر می ماندیم تا کار سوراخ زدن و انفجار در مسیرهای جدید تمام شود ، سپس مجددا باطریها را برای شارژ به کمپ دوم منتقل مینمودیم. معمولا این پروسه به صورت روزانه توسط هر ۴ نفر اعضا گروه دوم انجام میشد و اکثرا روزی ۲ مرتبه این مسیر پیمایش می گردید که اغلب اوقات از ابتدای هر صبح تا حوالی ساعت ۵ بعدازظهر ادامه داشت.
از دیگر فعالیتهای این تیم، رول کوبی در تالارهای جدید اطراف کمپ دوم و همچنین استفاده از مواد منفجره در سیفون دوم بود ، تا بتوانند مسیر را برای عبور تیم بازگشایی نمایند.
 
جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۹۴ (۱۳/۰۸/۲۰۱۵)
سرپرست تیم پشتیبان از نفراتی که در کمپ دوم مستقر بودند، ۲ نفر از اعضا خود را برای انتقال باطری ها و مواد غذایی به کمپ سوم فرستاد. از طرفی لباس ضدآب هیوا اسیب دیده بود و سوراخ شده بود ، به همین دلیل با تیم دوم به کمپ دوم بازگشت. نقرات این تیم کل روز را در تالار بزرگ که نزدیک این کمپ قرار داشت به اکتشاف خود ادامه دادند.
 
روزهای بعد نیز به همین منوال ادامه یافت، نفرات تیم به صورت چرخشی و منظم ، باطری ها را به کمپ سوم منتقل میکردند و در پایان روز باطری های خالی را به کمپ دوم می بردند. اکتشاف در بالای کمپ سوم و در تالار بزرگ ادامه داشت تا اینکه پس از گذشت ۱۱ روز و انجام غارنوردی سخت آن هم در محیطی بسیار دشوار و طاقت فرسا ، و اکتشاف قسمت های مختلف  زمان  بازگشت به بیرون از غار فرا رسید.
سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ (۱۸/۰۸/۲۰۱۵)
کمپ اول و دوم ۷۰۰ متر با یکدیگر فاصله داشتند، تمامی مسیر را باید با ۲ کوله نسبتا سنگین پیمایش میکردی و به اصلاح یومار میزدی. به همین دلیل سرپرست برنامه تصمیم گرفت که ۲ نفر از اعضا تیم ۴ عدد کوله بار را به عمق ۸۵۰ متری ببرند و به اصلاح بارگذاری نمایند. عبدالرضا و هیوا برای این کار داوطلب شدند و ۴ کوله بار را در اواسط مسیر و در عمق ۸۵۰ متری بر روی طناب گذاشتند و به کمپ دوم بازگشتند.
چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ (۱۹/۰۸/۲۰۱۵)
تیم دوم که اکنون ۶ نفر شده بود ، با ۱۲ کوله بار که در دست داشت ، کمپ دوم را به مقصد کمپ اول ترم نمود. پس از آنها تیم اول نیز روز بعد و در تاریخ ۲۰ آگوست ۲۰۱۵ کمپ سوم را به قصد کوپ دوم ترک کرد. 
به دلیل فاصله نسبتا زیاد بین کمپها ، گلی بودن و شن و ماسه ای که بر روی طناب قرار داشت، ابزار صعود اکثر نفرات دچار آسیب و یا شکستگی شد. بنابراین تقریبا تمامی نفرات زمانی که به کمپ اول غار رسیدند، یومار و کرول خود را با یومار و کرول دیگری که در کوله داشتند جابجا نمودند.
ابتدا می خواستیم با تیم دوم از غار بیرون برویم اما یوری با ما تماس گرفت و گفت که یک روز دیگر در غار بمانید تا اگر تیم اول نیاز به کمک داشت به آنها نزدیک باشید. بنابراین یک روز دیگر نیز در غار ماندیم.
پنج شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ (۲۰/۰۸/۲۰۱۵)
تمامی وسایل و تجهیزات را در کمپ اول جمع اوری نمودیم ، زباله ها و وسایل شب مانی را بسته بندی کردیم ، کوله بارها بیشتر و بیشتر میشد، به طوریکه هر نفر ۲ کوله و هیوا و عبدالرضا ۳ کوله به همراه داشتند. 
در عمق ۴۹۰ متری بودیم و باید این کوله ها را تا بیرون غار با خود می بردیم. صعودهای طولانی و پی در وی روی طناب،‌عبور از تراورس های تنگ کار را برای ما بسیار مشکل می نمود. اما فکر کردن به این موضوع که میتوانیم بعد از ۱۵ روز فعالیت در دمای نزدیک به ۲ درجه سانتیگراد و آن هم در یک مکان بسیار تاریک، نور خورشید را مجددا مشاهده کنیم و دوستان جدیدمان که در بیرون از غار منتظر دیدار ما بودند را ببینیم و در آغوش بگیریم ، سختی مسیر را برای ما آسان مینمود.
با یاری خداوند و دعای خیر خانواده و تمامی دوستان خوب در کشور عزیزمان ایران ،  توانستیم از تمامی این سختی ها و مشکلات عبور نماییم و پس از کسب تجربه ای بسیار گران بها ، که حاصل همراهی با غارنوردان فوق العاده حرفه ای ، با تجربه و با اخلاق این اکسپدیشن همچون: گنادی، یوری کازین ، لیلا و … بود ، نور خورشید را ببینیم و پای بر سطح قرص و محکم زمین بگذاریم. 
هیچگاه این حس را که پس از ۱۵ روز از دل زمین به بیرون آمدیم را فراموش نخواهیم کرد. 
در پایان لازم میدانیم به چند نکته اشاره کنیم : 
همانطور که میدانید در هیمالیانوردی نفراتی به عنوان آشوز و باربر و … وجود دارند اما در غارنوردی تمامی افراد در انجام کارها مشارکت دارند و همه افراد با یگدیگر برابر هستند. 
روش اکراینی ها در غار کاملا منحصر به فرد بود و همه چیز را در داخل کپسول هایی قرار میدادند که توسط غارنوردان و در درون کوله بارها به داخل غار حمل میشد.
شایان ذکر است که با توجه به روش اکراینی ها ، غارنوردان ایرانی از روش آلپی برای پیمایش غارهایی همجون پرآو آستفاده می نمایند.
طراحی و برنامه ریزی تیم اکراین کاملا دقیق و حساب شده بود ، این چنین دقتی را تا کنون در تیم های غارنورد ایرانی مشاهده نکرده ایم.
فعالیت در غارهای عمیق و در چاه غارها بسیار سخت است، آب و دمای پایین اینگونه غارها شرایط را سخت و سخت تر میکند بنابراین می بایستی از روشهای متفاوتی برای حمل لوازم استفاده نمود ، حتی نحوه بستن درب کوله نیز کاملا متفاوت است.
یکی از دشواری های فعالیت در این محیط، بیرون آوردن لباسها، هارنس و تجهیزات انفرادی غارنوردی و پوشیدن انها در روز بعد بود ، آن هم در محیطی که لباسها به هیچ وجه خشک نمیشدند و همواره خیس بودند.
تیم ایران کاملا مستقل و بدون سرپرست عمل نمود و توانست کارنامه قابل قبولی را در این اکسپدیشن از خود به جای بگذارد.
۳ نفر از تیم ایران توانست تا عمق ۱۶۹۷ متری غار برود و پیمایش کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *