مورخه ۲۳ تیر ماه ۱۳ تن از اعضای باشگاه قاجر طبق برنامه زمانبندی شده شش ماهه اول به ارتفاعات دماوند صعود نمودند
این صعود جهت گرامیداشت چهاردهمین سالگرد زنده یاد سامان نعمتی بود که درسال ۱۳۸۷ در ارتفاعات نانگاپاربات برای همیشه جاودانه شد.
گزارش برنامه در ادامه مطلب..
آقایان شرکت کننده : طیب، صالحی، عبدالله سنگین آبادی ، جلال حنیفی ، محمد میرانی، امیر مرادی، پیام امانی ، رحمان مرادیانی مهدی عباسی ، حسین عربیان ، چنگیز اردلان ، کورش دره وزمی ( مسئول فنی ) و شهرام نعمتی ( سرپرست )
بانوان: فاطمه میرانی
گزارش برنامه….
تاریخ اجرا : ۲۲ ، ۲۳ ، ۲۴ تیر ماه
۱۴ سال پیش درچنین روزی جامعه کوهنوردی شهرستان قروه و استان کردستان یکی از اعضای فعال، برجسته و پیشرو خود را از دست داد.
سامان نعمتی پس از ماندن همیشگی در نهمین قله هیمالیا (نانگاپاربات)به جمع شهدای کوهستان پیوست.
از آن زمان تا به امروز همه ساله با انجام برنامه های متعدد کوهنوردی بیاد این قهرمان، در کنار گرامیداشت این عزیز و تقویت حس و حال عاطفی جامعه کوهنوردی شهرستان، فرصتی خلق می شود برای درک عمیق تر باید و نبایدهایی که در بسیاری از لحظات متاثر از روزمرگی های حاکم بر جامعه کم رنگ شده اند.
یاد همه شهدای کوهستان گرامی باد
قله دماوند با ارتفاع ۵۶۷۱ متر به عنوان بلندترین قله نه تنهامورد توجه کوهنوردان جهت صعود در فصول مختلف بوده بلکه شاهد استقبال بسیاری از علاقمندان به ویژه در فصل تابستان بوده است.
با وصف بسیار متنوع بودن مسیرهای صعود به قله دماوند بیشتر و بطور معمول از چهار مسیری که دارای پناهگاه می باشد استفاده می شود و البته از جبهه جنوبی و سپس جبهه شمال شرقی بیشترین صعودها انجام می شود.
صعود ازجبهه جنوبی
بیشترین صعودها به قله دماوند از این مسیر انجام می گیرد .در حد فاصل جاده بین رینه و پلور یک جاده خاکی به سمت دماوند وجود دارد که به گوسفندسرا در ابتدای مسیر پاکوب، منتهی می شود.
در ابتدای این جاده، بطور معمول کوهنوردان یا در قرارگاه فدراسیون پلور یا در پارگینگ ابتدای این جاده خاکی، به وسیله ماشین ها پاترول و لندرور به گوسفندسرا می روند، کوهنوردان هم می توانند ماشین های خود را در پارگینگ قرارگاه و یا پارگینگ ابتدایی جاده خاکی پارک کنند.
امسال کرایه هر فرد چه برای رفت و چه برگشت تا گوسفندسرا ۱۲۰هزار تومان شده است ( یعنی رفت و برگشت ۲۴۰هزار تومان ).
در گوسفند سرا، کوهنوردان می توانند، در صورت تمایل بیشتر وسایل سنگین و شبانی خود را بوسیله قاطر به بارگاه سوم ببرند ( هزینه حمل هر کوله ۲۰۰ هزار تومان ) مسیرپاکوب از گوسفند سرا تا بارگاه سوم با توجه به تردد زیاد کاملا مشخص می باشد البته ناگفته نماند در بسیاری از جاها دارای خاک کاملا پودری است که با کمترین وزش باد و یا حرکت افراد کوهنورد در جلو به هوا برخواسته و قطعا با جلوه طبیعی دماوند، بیانگر نوعی ناهمخوانی است.
بارگاه سوم در ارتفاع تقریبی ۴۲۰۰ قرار گرفته و دارای خوابگاه، سرویس بهداشتی و بوفه است.
با توجه به ظرفیت محدود خوابگاه، لازم است از قبل رزرو شود اما بیشتر کوهنوردان چه به دلیل پر بودن خوابگاه و چه به دلیل دوری از سر و صدا، با بهمراه آوردن چادر مناسب، از محل های آماده شده برای چادر زنی استفاده می کنند.
چالشی ترین بخش مسیر صعود، از بارگاه سوم تا قله می باشد که این مسیر نیز کاملا دارای پاکوب مشخصی می باشد.
با خروج از بارگاه سوم به بالا، مسیر پس از چند صد متر بصورت مارپیچ به سمت راست ادامه می یابد و از روی یال ملاخورن تا ارتفاع حدودا ۵۰۰۰ متری و تا نزدیک محل آبشار یخی ( به موازات آن )بالا میرود. البته ناگفته نماند مدت هاست به دلیل تغییرات آب و هوای اثری از آبشار یخی نمانده است، در موازات محل آبشار یخی با یک تراورس به سمت چپ رفته و تا تپه گوگردی در امتداد این یال مسیر ادامه می یابد.
در تپه گوگردی مسیر مقداری به سمت راست متمایل شده و تا قله ادامه پیدا میکند.
سایر مسیرهای صعود به دماوند :
مسیرهای اصلی و عمومی ( دارای پناهگاه و جانپناه) :
جبهه شمال شرقی
جبهه غربی
جبهه شمالی
مسیرهای فرعی ( فاقد جانپناه و پناهگاه ، الزام به چادر زنی):
یال جبهه جنوب شرقی یا اسپرین سر، جبهه شمال غربی ، تیغه شمالی ، یال جنوب غربی ، یال چال چال ،یال داغ ( مسیر شمال غربی ) ، یال سروزان ، یال وزمین چال ، یال پادگان ، جبهه شرقی یا گرده شرقی ، دهلیز مرکزی یخار و….
در برخی نوشته ها در رابطه با مسیر صعود به قله دماوند تا ۲۷ مسیر عنوان شده که با توجه به گسترگی دامنه دماوند و همچنین وجود دره ها و یال های متعدد دور از انتظار نیست اما نکته کلیدی در خصوص این مسیرهای فرعی اینکه اکثرا بنوعی، صعوی فنی بوده و مستلزم توانایی و تجارب لازم می باشد.
گزارش برنامه صعود ….
صعودبه دماوند چه به لحاظ ارتفاع و شرایط خاص این کوه بعنوان بلندترین قله کشور و چه به لحاظ جایگاه و نقش این کوه در بعد فرهنگی و معنوی، همواره برای اعضای باشگاه اهمیت ویژه ای داشته است و بر این اساس ضمن تاکید بر داشتن آمادگی لازم از نظر جسمی، فنی و روحی، در برنامه شش ماهه اول سال باشگاه، در کنار برنامه ریزی صعود به چندین کوه داخل استان و پیمایش خط الراس، چند برنامه شاخص نیز بعنوان آماده سازی این صعود در نظر گرفته شده بود از جمله صعود به آزاد کوه از وارنگه رود، دنا ( کل قدیس بلندترین قله خطالراس غربی ) و خلنو از مسیر تیغه ژاندارک.
لذا در یک قالب تیم ۱۲ نفره، با آمادگی لازم روز سه شنبه راس ساعت ۴ صبح با سه خودرو شخصی به سمت مقصد حرکت کردیم.
با وصف دقت اعضا در کنترل وسایل نقلیه خود در روز قبل از برنامه ، ساعت ۶:۳۰ صبح یکی از خودروها بنزین تمام کرد که مصرف یک باک کامل و دود شدید در مسافت طی شده کاملا غیر منتظره بود بعد از تهیه بنزین و حرکت مجدد، با توجه به قطعیت یافتن نقص فنی خودرو و عدم امکان ادامه حرکت با این شیوه بناچار جهت یافتن تعمیرکار و رفع نقص خودرو در شهر ساوه متوقف شدیم.
برای یافتن تعمیرکار و پیدا کردن یک قطعه برقی افت و خیزهای قابل تامل و زمان بری، را سپری کردیم.
البته در همین فرصت پیش آمده اجباری، اعضای تیم ضمن صرف صبحانه، در داخل محددوه پارکی نزدیک تعمیرگاه به استراحت پرداختند.
سرانجام ساعت ۱۱:۳۰ پس از برطرف شدن مشکل فنی به سمت تهران حرکت کردیم.
پس از رسیدن به تهران از مسیر آزادگان و…. به سمت مقصد پلور بدون توقف ادامه دادیم.
ساعت ۱۵ جهت صرف نهار دقایقی در امامزاده هاشم توقف نمودیم.
با توجه به از دست دادن زمان زیادی، سریعا ساعت ۱۵:۴۰ از امامزاده هاشم به راه افتادیم به محض رسیدن به قرارگاه کوهنوردی پلور ،برای تامین خودرو برای بردن اعضای تیم به گوسفندسرا با مسئول پارگینگ در ابتدای جاده خاکی به سمت گوسنفدسرا هماهنگی بعمل آمد که خوشبختانه به محض آماده شدن اعضای تیم دو خودرو در محل حاضر شد.
ساعت ۱۷:۳۰ به گوسفندسرا رسیدیم. همزمان با آماده شدن تعدادی از اعضای تیم برای استفاده از قاطر برای کوله هایشان با هماهنگی سرپرست تیم، سه نفر از اعضا، ساعت ۱۷:۵۰ دقیقه به سمت بارگاه سوم حرکت کردند و قرار شد که این تیم قبل از تاریکی هوا به بارگاه سوم رسیده و در خصوص، یافتن مکان مناسب برای نصب چادر ها، تحویل کوله های حمل شده توسط قاطرها و استقرار چادرها اقدام نمایند.
( با توجه به اهمیت استفاده حداکثری از زمان ) این تیم سه نفره پس از دو ساعت نیم با کوله های سنگین ساعت ۱۹:۴۰ به بارگاه سوم رسیدند که پس از انتخاب مکان مناسب و رسیدن قاطرها با اختلاف ۱۵ دقیقه ای و تحویل کوله ها اقدام به پربایی چادرها کردند.
_ اما به دلیل عدم اطلاع دقیق از نحوه تقسیم چادرها و قرار گرفتن در کوله ها استقرار چادرها تا آمدن بقیه اعضا کامل نشد.
سرانجام سایر اعضا تیم بدور از هر گونه شتاب با هماهنگی لازم ساعت ۲۰:۳۵ به بارگاه سوم رسیدند که با استقبال آمدن یکی از اعضای تیم سه نفره ، تیم به محل چادر ها هدایت شدند.
پس از لحظه ای رفع خستگی و تکمیل نصب چادرها و تعویض لباس وصرف شام، به امید فردایی با نشاط، داخل کیسه خواب ها رفتیم.
همگی ساعت ۳:۳۰ بامداد بیدار شدیم و پس از جمع و جور کردن وسایل و قدری یافتن هوشیاری لازم، ساعت ۴ حرکت به سمت قله را آغاز کردیم.
واقعا این وقت ها، دیدن آن همه کوهنورد با نور هدلامپ هایشان، در اوج سکوت و آرامش ( البته بغیر از برخی لحظاتی که سرپرستان با صدای بلند در ابتدای مسیر اسامی همدیگر را فریاد می زنند ) حس و حال عجیبی ایجاد می کند و طبیعی است که از خود بپرسیم که این همه آدم چرا اینجا هستند؟ هر چند که خواب آلودگی و شرایط صعود قدری تمرکز و جواب را به تاخیر می اندازد اما با کمی تطبیق جسمی و روحی با شرایط و دور شدن از خواب آلودگی و آفت کم خواب، کم کم جواب این پرسش در قاب زیبایی و شکوه این بودن در جوار دماوند خود را نشان می دهد، موضوعی که با درخشش اولین اشعه های خورشید به اوج می رسد.
گویی هر آنچه خستگی و ناامیدی و روزمرگی است، به آرامی جای سنگین خود را به نشاط و طراوت و امید می دهند که به سبکبالی بر جسم و روح مان جای گیرند.
با وصف تنظیم ریتم حرکت بصورت ملایم و پیوسته و بدور از هر گونه شتاب اما باز در طول مسیر ناچارشدیم از چندین گروه سبقت بگیریم که این موضوع تا حد زیادی حکایت از عدم آمادگی لازم به ویژه مربوط به افراد حاضر در تورهای صعود دارد.
با نزدیک شدن به ساعت ۷:۲۰ دقیقه روی یال و نرسیده به محل آبشار یخی کم کم آماده می شدیم که در مکانی مناسب. تیم با یک استراحت کوتاه صبحانه صرف نماید که اتفاقی غیر منتظره رخ داد.
سرقدم تیم، آقای طیب صالحی تعادل خود را از دست داد و به شدت از ارتفاع ۲ متری سقوط کرد که با توجه به تمرکز تک تک اعضا در گام برداری ، جزییات این سقوط مشخص نگردید.
به محض این اتفاق، سریعا همگی با مدیریت سرپرست وارد فاز امداد شدیم.
در مرحله اول قرار دادن این همنورد در مکان مناسب و سپس ارزیابی وضعیت سلامتی انجام گرفت که با توجه به مشخص شدن آسیب دیدگی شدید توام با درد در ناحیه دنده چپ و همچنین خونریزی در ناحیه گوش و پیشانی، بحث انتقال به پایین و هماهنگی با امدادگران در بارگاه سوم سریعا اجرایی شد.
دو نفر از اعضا تیم جهت آوردن برانکارد به سمت پایین و بارگاه سوم فرستاده شدند.
همزمان با این موضوع با توجه به اینکه یکی از کوهنوردان ( عضو سایر گروهها ) عنوان کرد که در چند روز گذشته در ارتفاع بالاتر برانکاردی را دیده است، یکی دیگر از اعضا تیم سریعا به سمت قله حرکت کرد.
تداوم ارتباط با فرد مجروح جهت سنجش سلامت و همچنین حفظ روحیه او، حفظ آرامش در اعضای تیم و ایجاد حداکثر آمادگی فکری و روحی جهت مدیریت این رخداد، با اولویت انتقال او به پایین با جدیت توسط سرپرست و اعضای پیشکسوت دنبال شد.
با وصف رسیدن فرد اعزامی به سمت بالا تا یکصد متری قله هیچگونه اثری از برانکارد دیده نشد و با برگشت ایشان سریعا به تیم ملحق شد.
پس از حدود نیم ساعت از فاصله حدودا یکصد متری یکی از اعضای تیم که به پایین فرستاده شده بود رویت شد که به دلیل فشار وارده جهت سریع تر رسیدن، قدرت پاسخ با صدا بلند را نداشت لذا یکی دیگر از اعضا تازه نفس تیم با پایین آمدن، برانکارد را از ایشان گرفته و به محل رساند.
پس از قرار دادن مصدوم در برانکارد و فکیس کردن، بصورت یک تیم شش نفره انتقال به پایین از محل شن اسکی ها آغاز شد.
با ملحق شدن دو افراد اعزامی به پایین به تیم امداد و همچنین آمدن یکی دیگر از اعضای باشگاه که شب را در پلور سپری کرده بود، شرایط انتقال بهتر شد با تعویض نفرات در حرکت بدون توقف انتقال انجام می گرفت.
پس از مدت زمانی حدود نیم ساعت یکی از امدادگران مستقر در بارگاه سوم نیز به جمع امدادگران پیوست.
در این زمان در کنار اهمیت انتقال مصدوم با سرعت مطمئن، ضرورت جلوگیری از بروز حادثه ای دیگر است که کاملا مورد توجه بود ، همزمان با انتقال مصدوم به پایین، هماهنگی های لازم جهت قطعیت یافتن اعزام بالگرد نیز انجام می شد. سرانجام ساعت ۱۱:۳۰ همراه مصدوم به بارگاه سوم رسیدیم با انتقال به محل استقرار تیم امدادی فدراسیون ، ارزیابی وضعیت اکسیژن وامدادهای اولیه انجام گرفت.
با وصف درگیری شدید روحی و عاطفی اعضای تیم با موضوع و نگرانی شدید از وضعیت سلامتی این همنورد، به اعضا تاکید شد که ضمن استراحت و صرف نهار برای هرگونه اقدام بعدی و لازم آماده باشند.
این نگرانی وجود داشت که در صورت عدم اعزام بالگرد بهر دلیل و تاخیر بیش از حد، تیم بایستی آمادگی لازم را برای انتقال همنورد مصدوم به گوسفندسرا داشته باشند.
در این حادثه متاسفانه کاملا مشخص و روشن شد که در صورتی که نمی توانستیم سریعا این مصدوم را پایین بیارویم، عملا امکان کمک از ناحیه سایر کوهنوردان وجود ندارد چه به دلیل عدم آمادگی لازم در بعد جسمی و فنی چه نداشتن انگیزه لازم و چه باور غالب همگانی به این نکته که امداد رسانی صرفا وظیفه امدادگران رسمی و شناخته شده است از طرفی هم اعزام امدادگر توسط هلال احمر و… نیز با توجه به بعد مسافت و ارتفاع قطعا در کنار محدودیت های عملیاتی بسیار زمانبر است لذا ضرورت آمادگی هر تیم برای آمادگی و امداد به اعضای خود در شرایط بحرانی و خاص چه از لحاظ آمادگی جسمی و فنی و چه تعداد نفرات، حائز اهمیت است.
خوشبختانه هر لحظه با وصف تداوم درد شدید دنده و احتمال آسیب دیدگی و خونریزی داخلی، هوشیاری آقای صالحی و وضعیت تنفس اش بهتر می شد و این موضوع برای اعضای تیم که شرایط سختی را از نظر روحی سپری می کردند، بسیار امید بخش بود.
با قطعیت یافتن اعزام بالگرد، ۶ نفر از اعضا تیم با جمع کردن چادرها ساعت ۱۲:۳۰ به سمت گوسفندسرا حرکت کردند و ما ۵ نفر بهمراه سرپرست منتظر بالگرد شدیم.
ساعت ۱۴:۳۰ پس از دوبار تلاش ناموفق، بالاخره بالگرد در باند سمت چپ بارگاه به زمین نشست.
سریعا پس از تعویض برانکارد و فیکس کردن ، مصدوم جهت انتقال به بیمارستان منتقل شد. همزمان با انتقال با دو تن از همنوردان ساکن در تهران تماس گرفته شد که جهت همراهی آقای صالحی بعنوان همراه به بیمارستان میلاد مراجعه کنند.
لحظه قابل تامل اینکه پس از برخواستن بالگرد، ناگهان همگی ما که تا این لحظه آرام و صبور و جدی بودیم ناگهان بغضمان ترکید و این موضوع در کنار نشان دادن عمق ارتباط عاطفی اعضای تیم، بخوبی نشان دهنده، ضرورت رعایت نکات مهم از جمله عملکرد عقلانی در شرایط بحرانی است.
تیم دوم در ادامه سریعا ساعت ۱۴:۴۵ با جمع کردن وسایل خود به سمت پایین و گوسفند سرا حرکت کردیم.
زمان به کندی می گذشت بر خلاف سایر بازگشت ها از قله های دیگر ، اینبار متاثر از این اتفاق، با وصف سرعت گام ها، بلند شدن گرد و خاک زیاد در محل پاکوب و سبقت گرفتن از سایر کوهنوردان عملا سکوتی سنگین حاکم بود اما هر بار تماس تلفنی با دوستان در بیمارستان میلاد توجه ها را بخود جلب می کرد.
در میانه راه گوسفند سرا، خبری مسرت بخش شرایط را کلا تغییر داد، همنوردمان در تهران اعلام کرد که خوشبختانه در بررسی های انجام شده هیچگونه شکستی و خونریزی داخلی دیده نشده و احتمالا امشب یا فردا صبح این همنورد مصدوم ترخیص خواهد شد.
از این مرحله به بعد شرایط تیم کاملا عوض شد و با خوشحالی و آرامش توام با گفتگوهای نشاط آور به دوستان درگوسفند سرا ملحق شدیم.
پس از رسیدن به قرارگاه با وضع تمایل جدی همه به حضور در بیمارستان میلاد و عیادت از همنورد شان، با مصلحت کار تیمی و هماهنگی انجام شده ۸ نفر از گروه با دو خودرو به سمت قروه حرکت کردند و ما بعنوان تیم چهار نفره جهت عیادت از آقای صالحی راهی تهران شدیم.
در بیمارستان میلاد پس از مدتی سردرگمی سرانجام آقای صالحی را عیادت کردیم.
نشاط و سلامت ایشان درگفتگوی کوتاه انجام شده، زیباترین صعود را عینت بخشید .
سرانجام کل اعضا تیم با تفاوت زمانی یک ساعته، ساعت ۳ و ۴ به قروه رسیدیم.
روز بعد نیز پس از ترخیص، آقای صالحی بهمراه آقای نعمتی به شهرستان قروه بازگشتند.
گزارش از چنگیز اردلان
دیدگاهتان را بنویسید